کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
routs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
route
مسیر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خط سیر وسیلۀ نقلیۀ یا مسافر از مبدأ تا مقصد
-
routing
مسیرگزینی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعیین معابر و مسیرهایی که در یک گشت باید طی شود
-
route selection, routing
مسیرگزینی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تعیین مسیری که بستک داده از مبدأ تا مقصد انتقال طی میکند
-
escape route
گریزراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] راه علامتگذاریشده در کشتی که در مواقع اضطراری میتوان ازطریق آن فرار کرد
-
route surveying
نقشهبرداری مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شاخهای از نقشهبرداری که موضوع آن اندازهگیری و نقشهسازی و پیادهسازی مسیر راههاست
-
composite route
مسیر ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری متشکل از چند مسیر کوچکتر که امکان تنظیم مستقل آنها نیز وجود داشته باشد
-
dynamic routing
مسیردهی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روند دائمی تصحیح مسیرها باتوجهبه تقاضا در سامانههای حملونقل تقاضامدار
-
radar route
مسیر راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] مسیر پروازی یا راهی که هواگرد در آن هدایت میشود
-
alternate routing
مسیرگردانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] توانایی دستگاه سودهی در ایجاد مسیر بهسوی دستگاه دیگر ازطریق دو یا چند گروه مداری
-
theme route
مسیرگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گشت که در مسیری مشخص برای شناخت بیشتر گردشگران از موضوع خاصی که در آن مسیر قرار دارد برگزار میشود
-
route indicator
مسیرنما 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نشانگری که با علامت الکتریکی مسیر تنظیمشدۀ حرکت قطار را نشان میدهد
-
route indication
مسیرنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نشان دادن مسیر تنظیمشدۀ حرکت قطار با نشانگر الکتریکی
-
conflicting routes
مسیرهای تداخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دو یا چند مسیر روبهرو یا همگرا یا متقاطع که در آنها بدون تنظیم برنامۀ حرکت قطارها احتمال برخورد وجود دارد
-
collection routes
مسیرهای جمعآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مسیرهای مشخصشده برای جمعآوری پسماند
-
route location
مسیریابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بررسی مسیرهای مختلف بین دو نقطه برای انتخاب مسیر بهینه