کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
roll up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
rolls
غلته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] گردشهای برگشتی شبهدوبعدی، موازی باد میانگین در لایۀ مربوط که در آن ذرات منفرد با حرکت حلزونی در راستای پایینسوی باد جابهجا میشوند
-
rolled 1, roll 3
غلتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← لرزشی
-
rolling period, period of roll
دورۀ غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدتزمانی برحسب ثانیه که یک شناور از یک پهلو به پهلوی دیگر غلت میخورد
-
crossline roll, x-line roll
غلتش عمودبهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جابهجایی باریکه در امتداد عمود بر خطوط گیرنده
-
ro-ro, roll-on roll-off
رورو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
-
rolling 3
نَوَردکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایند شکل دادن فلزات با عبور دادن آنها از بین دو غلتک متـ . نَوَرد
-
rolled 2
نَوَرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ورق یا قطعهای که با نَوَردکاری شکل گرفته باشد
-
rolling balance
نیروسنج غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنج تونل بادی که نیروها و گشتاورها را در هنگام غلت مدل حول محور موازی با جریان هوا اندازهگیری میکند
-
roll 2
غلت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] دَوران هواگَرد حول محور طولی
-
weather roll
غلت بادخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] غلتی که شناور به طرف بادخور میزند
-
body roll
غلت بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] کج شدن یا غلتیدن خودرو حول محور طولی در هنگام عبور از پیچها
-
rudder roll
غلت سکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] غلت ناخواستۀ هواگَرد که براثر جابهجایی سریع سکان عمودی رخ میدهد
-
rolling 1
غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرایند دَوران هواگَرد حول محور طولی
-
rolling 2
غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مربوط به دَوران هواگَرد حول محور طولی
-
roll 4
غلتک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] بشکه یا استوانۀ فلزی یا غیرِفلزی (در صنایع متالورژی، عموماًً فولادی) که برای نورد کردن به کار میرود * مصوب فرهنگستان اول