کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ringed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ringing tone, ringing signal
زنگ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صدایی در گوشی مخاطب که بر تماس ورودی دلالت دارد
-
piston ring, ring 2
رینگ پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از حلقههای فلزی که در یکی از شیارهای روی دیوارۀ خارجی پیستون قرار دارد تا از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق یا درزبندی محفظۀ احتراق جلوگیری کند متـ . حلقۀ پیستون
-
ring cairn, ring barrow
سنگچین حلقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرزبندی با سنگ یا خاک، به شکل دایره و دور محوطهای به قطر حداکثر بیست متر
-
oil control ring, oil scraper ring, scraper ring, oil ring
رینگ روغن پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در پایینترین شیار پیستون قرار دارد و مانع از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق میشود و در حرکت روبهپایین پیستون، روغن را از دیوارۀ سیلندر پاک میکند متـ . حلقۀ روغن پیستون، رینگ روغن، حلقۀ روغن
-
pinned piston ring, pinned ring
رینگ پیستون مهارشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی رینگ پیستون که با استفاده از مهار رینگ پیستون از حرکت چرخشی آن در داخل شیار پیستون جلوگیری میکنند متـ . حلقۀ پیستون مهارشده
-
dykes ring, dykes piston ring
رینگ تراکم پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگ تراکمی که برای درزبندی بهتر و جلوگیری از لرزش آن مقطعش آن را پلهای میسازند متـ . حلقۀ تراکم پلهای
-
piston compression ring, compression ring
رینگ تراکم پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در بالاترین شیار پیستون قرار دارد و سبب آببندی محفظۀ احتراق و انتقال حرارت از پیستون به بدنۀ سیلندر میشود متـ . حلقۀ تراکم پیستون، رینگ تراکم، حلقۀ تراکم
-
ring fault
گسل حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی مدور که بهدنبال فرونشست کالدرایی(cauldron subsidence) یا گنبدهای نمکی (diapris) یا برخورد شهابسنگها به وجود میآید
-
ring theory
نظریۀ حلقهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بررسی ساختار حلقهها در جبر
-
ring complex
همتافت حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهای از دایکهای (dikes) حلقوی و صفحات مخروطی
-
ring homomorphism
همریختی حلقهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نگاشتی بین حلقهها که همریختی باشد متـ . همریختی حلقهای
-
ring isomorphism
یکریختی حلقهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نگاشتی بین حلقهها که یکریختی باشد متـ . یکریختی حلقهای
-
ring beam
تیر حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری دایرهشکل
-
ring current
جریان حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جریان الکتریکی غربسویی که باور بر این است که در هنگام وقوع توفان مغناطیسی در ارتفاع چندبرابر شعاع زمین جاری میشود
-
ring-barking
پوستکَنی حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدا کردن نواری باریک از پوست دور ساقۀ درخت