کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reverse osmosis پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
reversion
برگشت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← جهش برگشتی
-
reversible
برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] [شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که میتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
-
thrust reverser, reverser, thrust reverse
پسران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای در موتور جت که بخشی از گازهای خروجی را در جهت حرکتِ هواگَرد هدایت میکند تا سرعت هواگَرد کاهش یابد و مسافت نشست کم شود
-
reverse fault, reversed fault
گسل معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت بالا حرکت کرده است و شیب گسل معمولاً از 45 درجه کمتر است
-
reversal film, reversal
فیلم خودمثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلم خامی که با نوردهی و پردازش، تصویری مثبت از آن به دست میآید متـ . خودمثبت
-
reverse shot, reverse angle shot
نمای زانسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که نسبت به نمای قبلی خود، ازنظر زاویۀ دوربین، 180 درجه تغییر کرده باشد
-
reverse dictionary, reverse-order dictionary
فرهنگ زانسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] گونهای کتاب مرجع که در آن واژهها به شیوۀ الفبایی از حرف آخر به حرف اول مرتب شده است
-
reversed polarity, reversed magnetic field
قطبایی وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ماندهقطبایی (remamnent polarity) سنگها که در خلاف جهت قطبایی کنونی میدان مغناطیسی زمین است
-
reversible engine
ماشین برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ماشین گرمایی برگشتپذیر
-
reverse curve
قوس معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] دو قوس متوالی با سمتهای متفاوت
-
reversible path
مسیر برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مسیر سامانۀ ترمودینامیکیای که در هر نقطه از آن بتوان با تغییر بسیار جزئی در شرایط ترمودینامیکی جهت فرایند را معکوس کرد
-
reverse tolerance
واتحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] افزایش پاسخدهی به یک ماده براثر مصرف مکرر آن یا تمایل به مقادیر کمتر برای کسب اثر مطلوب متـ . حساسشدگی 1 sensitization، حساسشدگی رفتاری behavioural sensitization
-
geomagnetic reversal
وارونگی زمینمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییر میدان مغناطیسی زمین از قطبایی نرمال به قطبایی وارون
-
reverse transcription
وارونویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ساخت دِنا از روی الگوی رِنا با وارونوشتاز
-
time reversal
وارونی زمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عمل تبدیلی که اگر بر تابع موج سامانۀ فیزیکی اثر کند، متغیر زمان t را در آن به t - تبدیل میکند