کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
resonates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
beam resonator, open resonator
تشدیدگر باریکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ابزاری برای محصور کردن باریکۀ لیزر یا هر تابش الکترومغناطیسی در ناحیۀ مشخصی از فضا
-
cavity resonator
کاواک تشدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فضایی در رسانای فلزی بسته که براثر برانگیختگی در بسامدهای خاصی بهصورت چشمۀ نوسانات الکترومغناطیسی عمل میکند
-
exhaust resonator
منبع کمکی اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظۀ کوچکی پیش یا پس از منبع اگزوز که عملکرد آن مکمل عملکرد منبع اگزوز در کاستن از صدای اگزوز است متـ . انبارۀ کمکی اگزوز
-
resonant detector
آشکارساز تشدیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی آشکارساز تابش الکترومغناطیسی که فقط بسامدهای خاصی را که به تشدید در آن منجر میشوند آشکار میکند
-
resonance structure
ساختار رزونانسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هریک از دو یا چند ساختار ممکنِ یک ترکیب که هندسۀ یکسان و آرایش زوجالکترونهای متفاوت دارند
-
resonance 1
تشدید 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی که در آن بسامد تابش الکترومغناطیسی حاصل از یک منبع با بسامد جهشهای الکترونی یا مغناطیسی یک نمونه مطابقت کند
-
acoustic resonance
تشدید آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی که در آن دامنۀ حرکت سینوسی سامانۀ آکوستیکی به بیشینه میرسد، در این صورت بسامد سامانه به بسامد طبیعی آن نزدیک میشود
-
spin resonance
تشدید اسپینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← تشدید مغناطیسی
-
baryon resonance
تشدید باریونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وضعیت بسیار ناپایداری که از برهمکنش ذرات پدید میآید و با گسیل باریون واپاشیده میشود
-
antiferromagnetic resonance
تشدید پادفِرّومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تشدید مغناطیسی در مواد پادفِرّومغناطیسی هنگامی که در میدان مغناطیسی چرخان قرار میگیرند
-
ground resonance
تشدید زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] لرزش خطرناک بالگَرد بر روی زمین که ناشی از لرزش چرخانۀ پروانۀ اصلی و تشدید شدن آن در پایههای ارابۀ فرود است
-
ferrimagnetic resonance
تشدید فِرّیمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تشدید مغناطیسی هر مادۀ فِرّیمغناطیسی
-
cavity resonance
تشدید کاواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن شرایط تشدید تابش الکترومغناطیسی بهکمک کاواک رسانا فراهم میشود
-
acoustic resonator
تشدیدگر آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] محفظهای که تشدیدکنندۀ موج صوتی با بسامد خاص است
-
magnetic resonance
تشدید مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدۀ انتقال انرژی بین سامانهای اسپینی و یک میدان مغناطیسی متناوب خارجی هنگامی که بسامد مشخصۀ سامانه با بسامد میدان همخوانی داشته باشد متـ . تشدید اسپینی spin resonance