کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
resinous پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
resin
اَنگُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] دستهای از ترکیبات اسیدی و چسبناک که بسیاری از درختان و درختچهها بهویژه مخروطیان از خود ترشح میکنند متـ . رزین
-
resinous luster
جلای رزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جلای کانیهایی یا سنگهایی که ظاهری شبیه به صمغ دارند
-
dispersion resin
رزین پراکنهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پراکنۀ پایدار یک بسپار مایع
-
condensation resin
رزین تراکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] رزینی که از بسپارش تراکمی به دست میآید
-
spirit soluble resin
رزین الکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رزین محلول در الکل و نامحلول در آب
-
needle-leaved forest, conifer forest, coniferous forest, resinous forest
جنگل سوزنیبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که درختان آن عمدتاً برگهای همیشهسبز سوزنی و میوۀ مخروطی و مواد رزینی دارد