کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reinforcements پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
reinforcement
تقویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. فرایندی در شرطیسازی کنشگر که در آن بسامد یا احتمال وقوع یک پاسخ با یک محرک مشخص نسبت مستقیم دارد 2. در شرطیسازی کلاسیک، حضور محرک غیرشرطی پس از محرک شرطی
-
reinforcer
تقویتکننده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] محرک یا شرایطی که باعث تقویت پاسخ میشود متـ . محرک تقویتکننده reinforcing stimulus
-
schedule of reinforcement, reinforcement schedule
برنامۀ تقویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] برنامهای در شرطیسازی که معین میکند چه مواردی از پاسخ تقویت شود
-
accidental reinforcement, incidental reinforcement
تقویت اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامهریزینشده
-
partial reinforcement, intermittent reinforcement
تقویت ناپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتکنندهای که پیوسته نباشد خواه دورهای باشد خواه نادورهای
-
excessive reinforcement
گُردۀ اضافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] برآمدگی موضعی بیش از حد مجاز
-
weld reinforcement
گُردۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] فلز جوش مازاد بر مقدار لازم برای پر کردن شیار جوش
-
face reinforcement
گُردۀ رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گُردۀ جوش در طرفی از اتصال که جوشکاری بر روی آن انجام گرفته است
-
root reinforcement
گردۀ ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گُردۀ جوش در طرفی غیر از طرف رویۀ جوش
-
reinforcing stimulus
محرک تقویتکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← تقویتکننده
-
reinforcing plate
ورق تقویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ورقی انضمامی برای افزایش مقاومت اعضای سازهای
-
reinforcement repair
تعمیر نیمهعمقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی تعمیر مَنجید تایر لایهاریب، درصورتیکه آسیبدیدگی مَنجید 25 تا 75 درصد باشد؛ ناحیۀ آسیبدیده با استفاده از وصلۀ منسوج و فتیله ترمیم میشود
-
continuous reinforcement, continuous reinforcement schedule, continuous schedule of reinforcement
تقویت پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتی که در آن هر پاسخ صحیح تقویت میشود
-
chafer separation, reinforce separation
جدایی طوقهپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی جدایی بهصورت ترکهای محیطی در بالای ناحیۀ لبۀ طوقه بهحدیکه مَنجید نمایان شود
-
reinforced concrete column
ستون بتنفولادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ستونی که از بتن فولادی ساخته شده باشد