کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
refracting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
refraction
شکست 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تغییر جهت انتشار موج هنگامی که از محیطی به محیط دیگر با سرعت انتشار متفاوت حرکت میکند
-
refraction survey,seismic refraction method,refraction shooting
برداشت شکستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بهکارگیری روش لرزهنگاری شکستی (seismic-refraction method) برای تهیۀ نقشۀ ساختار زمینشناختی
-
refraction tomography, seismic refraction tomography
برشنگاری شکستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برشنگاری بر پایۀ دادههای لرزهای شکستِ مرزی سطحبهسطح
-
refraction law
قانون شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← قانون اِسنل
-
refraction loss
اُفت شکستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اتلاف انرژی موج الکترومغناطیسی در گذار از محیط نایکنواخت
-
acoustic refraction
شکست آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر مسیر انتشار صوت در هنگام عبور از محیطی به محیط دیگر یا به خاطر اختلاف دما و فشار و دیگر ویژگیهای محیط متـ . شکست صوت
-
critical refraction
شکست بحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شکست موج در مرز دو لایه هنگامی که زاویۀ فرود برابر زاویۀ بحرانی باشد
-
double refraction
شکست دوگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← دوشکستی
-
refractive index
ضریب شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت سرعت فاز تابش الکترومغناطیسی در خلأ به سرعت فاز در محیط شفاف
-
Snell's law of refraction
قانون شکست اِسنل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← قانون اِسنل
-
angle of refraction 2
زاویۀ شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] زاویهای بین پرتوِ شکستهشده از سطحی که دو محیط را از هم جدا میکند و خط عمود بر آن
-
refracting telescope, refractor telescope
تلسکوپ شکستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی که در آن از یک عدسی بزرگ کاو برای جمعآوری نور اجرام نجومی استفاده میشود