کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rain پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
excess rain
فزونباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حجم آب حاصل از بارندگیای که شدت آن بیش از آهنگ نفوذ آن در خاک است
-
rain forest
جنگل بارانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی واقع در بعضی از مناطق گرمسیری یا معتدله که میزان بارندگی آن زیاد یعنی بیش از 2000 میلیمتر در سال است و رستنیهای زیراشکوب آن به سبب کمبود نور خورشید بسیار محدود است
-
eruption rain
باران فورانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← باران آتشفشانی
-
freezing rain
باران یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که به شکل مایع ریزش میکند، ولی بهمحض برخورد با زمین یا اشیای در معرض آن روی آنها پوشش یخشیشه ایجاد میکند
-
volcanic rain
باران آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بارانی که پس از فوران آتشفشان براثر میعان بخارهای همراه فوران میبارد متـ . باران فورانی eruption rain
-
supercooled rain
باران اَبَرسرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارش بهصورت مایع در دمای کمتر از انجماد
-
acid rain
باران اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] بارانی که حاوی اسیدهای حاصل از واکنشهای شیمیایی در جوّ زمین است
-
rain shadow
بارانپناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محدودهای در بادپناه کوهستان که در آن میزان بارش کمتر است
-
rain crust
بارانپوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی برفپوسته ناشی از یخ زدن دوبارۀ بلورهای سطحی برف که بارش باران آنها را ذوب یا نمدار کرده است
-
net storm rain
توفباران خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فزونآب
-
tropical rain forest
جنگل بارانی حارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی جنگل بارانی که در مناطق حارّهای میروید
-
temperate rain forest
جنگل بارانی معتدله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی جنگل بارانی که در مناطق معتدله میروید
-
rainout/ rain-out
بارانشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زدوده شدن مواد زاید از هوا در پی بارش باران یا برف
-
rain gauge, pluviometer
بارانسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری مقدار باران