کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pulps پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pulping
پارَکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی گیاهی مانند میوهها و سبزیها به شکل پارَک
-
pulp capping/ pulp cap
مغزهپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] قرار دادن پوشش یا پانسمانی حاوی مواد تسکیندهنده بر روی مغزۀ بازشدۀ دندان
-
pulp chamber
اتاقک مغزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخشی از حفرۀ مغزه که در تاج یا تنۀ (body) دندان قرار دارد
-
pulp 1
پارَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ذرات نرم با قوام آبکی که عموماً با له کردن مواد غذایی بهویژه میوهها و سبزیها به دست میآیند
-
pulp horn
شاخک مغزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دنبالههای مغزه که تا زیر دندانههای دندان امتداد یافته است
-
wood pulp
خمیر چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] الیاف چوبی تفکیکشده با ابزار مکانیکی یا مواد شیمیایی برای تولید فراوردههای سلولوزی
-
pulp 2, dental pulp, tooth pulp, pulpa dentis
مغز دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بافت همبندی پُرعروق و پُرعصبی که درون حفرۀ مرکزی دندان قرار دارد متـ . مغزه 2
-
moulded pulp packaging/ molded pulp packaging
بستهبندی خمیر کاغذی قالبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستهبندی از جنس مواد خمیری دارای الیاف سلولوزی زیاد که با قالبگیری شکل داده میشود
-
moulded pulp container/ molded pulp container
ظرف خمیرکاغذی قالبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ظرفی متشکل از مواد خمیری حاوی الیاف سلولوزی که با قالب شکلدهی شده است
-
pulpotomy, pulp amputation
مغزهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] برداشتن بخش تاجی مغزۀ دندان
-
pulp stone, denticle
سنگ مغزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] تودۀ رسوبی آهکی در حفرۀ مغزه یا مجرای مغزۀ دندان
-
root canal therapy, pulp canal therapy
ریشهدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] یکی از روشهای درمانی در ریشهدندانپزشکی که در آن مغزۀ دندان را از مجرا بیرون میآورند و پس از آمادهسازی مکانیکی و شیمیایی مجراها، آنها را با مواد مخصوص پر میکنند متـ . عصبکِشی
-
pulp cavity, cavitas dentis, cavity of tooth, cavum dentis
حفرۀ مغزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخش توخالی مرکز دندان در قسمت تاج و ریشه که مغز دندان را در بر دارد و سراسر آن از داخل با آستری از یاختههای عاجساز پوشیده شده است