کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pressure-wash پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wash-in
درونپیچ 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک افزایش مییابد
-
wind pressure, velocity pressure
فشار باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی کلی اعمالشدۀ باد بر روی یک ساختار
-
atmospheric pressure, barometric pressure
فشار جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، ژئوفیزیک] فشار وارده از جو، ناشی از جاذبۀ گرانشی ستون هوایی که در بالای نقطۀ مورد نظر قرار دارد
-
pressure gage/ pressure gauge
پیمانۀ فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با آن فشار شارۀ محصور در محفظه را اندازهگیری میکنند متـ . فشارسنج 3
-
dry wash
کال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بستر پُرشیب رودهای فصلی در مناطق خشک
-
wash-out
برونپیچ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک کاهش مییابد
-
car wash
خودروشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محل شستوشوی خودروها با دستگاههای خودکار
-
propeller wash
ردّ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آشفتگیای که براثر حرکت پروانه در پشت شناور در آب ایجاد میشود
-
pressure-gradient force, pressure force
نیروی شیو فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی ناشی از تفاوت فشار داخل یک شاره
-
exhaust back pressure,back pressure
پسفشار دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هرگونه فشاری که مانع از خروج دود از موتور میشود
-
pressure plateau
فلات فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← خیز گدازه
-
combustion pressure
فشار احتراق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فشار تولیدشده براثر احتراق مخلوط سوخت و هوا در سیلندر
-
geostatic pressure
فشار زمینایستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فشار قائم وارد بر نقطهای در پوستۀ زمین، برابر با فشار حاصل از وزن ستونی از سنگ یا خاک روی آن
-
osmotic pressure
فشار گذرندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] 1- فشار وارد بر غشای نیمهتراوایی که بین یک حلاّل خالص و یک محلول، یا بین دو محلول با غلظتهای متفاوت، قرار گرفته باشد 2- مقدار فشار اضافی که باید اعمال شود تا مانع عبور سیال از غشای نیمهتراوا شود متـ . فشار اُسمزی
-
capillary pressure
فشار مویینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] فشار ناشی از مویینگی که در مایعات تحت تأثیر کشش سطحی به وجود میآید