کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
press پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
press
پِرِس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] دستگاهی که پرسکاری با آن انجام شود متـ . منگنه 2
-
واژههای مشابه
-
pressing
پِرِسکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن، قطعۀ جامد یا مجموعۀ مواد پودری با فشرده شدن در داخل قالب به شکل مورد نظر تبدیل شود
-
pressed
پِرِسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ویژگی آنچه پرسکاری بر روی آن انجام شده باشد متـ . فشرده
-
sludge pressing
لجنفشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جدا کردن مکانیکی مایعات از لجن با فشار دادن آن، برای قابل حمل شدن مواد جامد لجن
-
press trip
گشت رسانهگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشت برنامهریزیشده ویژۀ نویسندگان و خبرنگاران امور مسافرتی برای تشویق و ترغیب آنها به درج مطلب دربارۀ مقصدهای گردشگری
-
hydraulic press
منگنۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دستگاهی که در آن نیرو ازطریق فشار مایع افزایش یابد و به نقطۀ دیگری وارد شود
-
press forging
پتککاری پرسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تغییر شکل مومسان فلز در پرس، عموماً تحت فشار ناگهانی و یکمرحلهای
-
tablet press
دستگاه قرصزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] دستگاه فشردهسازی که گرد دارو را به قرصهای همشکل و هموزن تبدیل میکند
-
pressed glass
شیشۀ پِرِسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شیشهای که در حالت خمیری آن را تحت فشار در یک قالب شکل میدهند متـ . شیشۀ فشرده
-
filter press
صافی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] دستگاهی متشکل از چند قاب صافی که سیال با فشار از آنها میگذرد و صاف میشود
-
press board
صفحۀ پِرِس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] صفحۀ ثابتی در ماشین پِرِس که قطعۀ موردنظر را بر روی آن قرار میدهند و پِرِس میکنند
-
press conference, news conference
مصاحبۀ مطبوعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مصاحبهای که معمولاً با حضور یکی از مسئولان و گروهی خبرنگار مطبوعاتی و گاه خبرنگاران رادیو و تلویزیون انجام شود و در آن شخص مسئول به پرسشهای خبرنگاران پاسخ دهد
-
valet service, pressing service
خدمات خشکشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خدماتی در مهمانخانهها شامل تمیز کردن و اتو کردن لباسها مخصوصاً بهصورت خشکشویی