کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
power meter پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
power output, output power
توان خروجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انرژیای که در واحد زمان از هر تقویتکننده به جزء دیگری از مدار، مانند بلندگو، میرسد
-
power station, power plant 2
نیروگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] تأسیساتی شامل ساختمان و تجهیزات لازم برای تبدیل انرژی و تولید برق
-
power train
نیرورسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانۀ متحرکی که نیرو را از موتور به ملخهای بالگَرد منتقل میکند
-
diffused power
قدرت پخشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] قدرتی که برخلاف قدرت آمرانه (authoritative power) بهصورت گستردهای در میان گروهی از افراد و نهادها در یک پهنۀ مفروض توزیع شده باشد
-
power forward
مهاجم قدرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن گوش قوی و پرتابگری که میتواند نقش بازیکن میانی را بازی کند
-
balance of power
موازنۀ قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تعادل حاصل از توزیع قدرت میان دولتها
-
power component
مؤلفۀ توانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← مؤلفۀ فعال
-
magnifying power
توان بزرگنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] نسبت تانژانت زاویۀ دید یک شیء با دستگاه نوری به تانژانت زاویۀ دید همان شیء بدون دستگاه نوری
-
dispersive power
توان پاشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک، فیزیک] توانایی محیط مادی در تجزیۀ نور مرکب به رنگهای مختلف
-
radiating power
توان تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کل انرژی تابیدهشده از واحد سطح چشمۀ تابش در واحد زمان
-
suspending power
توان تعلیقکنندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] در محلولهای دارای عامل سطحفعال، اثربخشی برخی مواد مشخص که به تعلیق ذرات نامحلول در حلاّل منجر میشود
-
rotatory power
توان چرخانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] توانایی مادۀ فعال نوری در چرخاندن صفحۀ قطبش
-
combat power
توان رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ترکیبی از عوامل فیزیکی و انسانی و سایر عوامل برای از بین بردن دشمن و انجام مأموریت در میدان جنگ
-
police power
توان رفاهگستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] قدرت یک دولت یا حکومت در ارتقای ایمنی و بهداشت و اخلاقیات و رفاه عمومی شهروندان
-
space power
توان فضایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توانمندیهای یک کشور برای انجام عملیات فضایی از زمین به فضا، در فضا، از فضا به فضا و از فضا به زمین