کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ported پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bunkering port, bunker port
بندر سوختگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندری که کشتی فقط برای تأمین سوخت در آن پهلو میگیرد و تخلیه یا بارگیری در آن صورت نمیپذیرد
-
intake port, inlet port
دریچۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای در سرسیلندر که هوا را از چندراهۀ هوا به ورودی سیلندرها هدایت میکند
-
cargo port, side port, port 3
درگاهی بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] درگاهی در بدنۀ کشتی که از آن برای تخلیه و بارگیری عرشههای میانی کشتی استفاده میشود
-
port dues
هزینۀ بندری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هزینهای که مالک یا شرکت کشتیرانی برای استفاده از بندر به ادارۀ بندر میپردازد
-
port state
کشور صاحببندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشوری که قوانین و مقررات بندری خود را بر کشتیهای سایر کشورها اعمال میکند
-
hub port
کانونبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندری دریایی که بهعنوان کانون یک شبکۀ حملونقل عمل میکند
-
dry port
پسبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای در داخل خشکی که به یک یا چند بندر متصل میشود و نیازهای مناطق صنعتی و تجاری را ازطریق جاده یا راهآهن سراسری تأمین میکند
-
port clearance
برگۀ خروج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجوزی که مقامات بندری برای خروج کشتی از بندر صادر میکنند
-
port 1
بندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای دارای تسهیلات لازم برای پهلوگیری و تخلیه و بارگیری کشتیها
-
cruise port
بندر سیاحتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندری دارای تسهیلات تفریحی فراوان برای گردشگران
-
ballast port
دریچۀ ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دریچهای برای پر یا خالی کردن ترازههای شنی و قلوهسنگها در شناورهای کوچک
-
exhaust port
دریچۀ دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای در سرسیلندر که گاز خروجی را به چندراهۀ دود هدایت میکند
-
cylinder port
دریچۀ سیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از سوراخهای موجود در سرسیلندر برای ورود مخلوط هوا و سوخت و خروج گازهای حاصل از احتراق
-
port 2
درگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. میانایی در رایانه که میتوان افزاره را ازطریق بافه به آن وصل کرد 2. پایانگاهی (endpoint) برای اتصال منطقی در برخی از شبکههای مخابراتی
-
USB port
درگاهی همهگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] درگاهی در افزاره یا رایانه که از استاندارد همهگذر برای انتقال دادهها استفاده میکند