کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
polite پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
political
سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ویژگی آنچه به سیاست مربوط میشود
-
political philosophy
فلسفۀ سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] علم تحلیل سامانمند جنبههای هنجاری و روششناختی مطالعۀ سیاست
-
political film
فیلم سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی که داستانی مستند یا تخیلی مبتنی بر رویدادها و شخصیتهای واقعنما را در بستر جریانات و کشمکشهای سیاسی به تصویر میکشد
-
political socialization
جامعهپذیری سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرایندی که ازطریق آن شخص با قبول فرهنگ سیاسی جامعه و عمل به آن مورد پذیرش جامعه قرار میگیرد
-
political animal
جانور سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که سیاست در خون اوست
-
political crime
جُرم سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] تخطی از قانون بهصورت سلبی یا ایجابی که امنیت یا موجودیت حکومت را تهدید میکند، مانند جاسوسی و توطئه و خیانت و آشوب
-
political geography
جغرافیای سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بررسی ویژگیهای سیاسی یک منطقۀ جغرافیایی
-
body politic
بدنۀ سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مردمی که در یک جامعۀ بسامان سیاسی زندگی میکنند و بهعنوان یک موجودیت سیاسی شناخته میشوند
-
politics 1
سیاست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فن و شیوۀ ادارۀ کشور یا واحدی سیاسی، ازجنبۀ داخلی
-
international politics
سیاست بینالملل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] روابط و اعمال متقابل کشورها که درجهت تحصیل و حفظ اهداف ملی باشد
-
dirty politics
سیاست کثیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] توسل به شیوههای غیراخلاقی برای نیل به اهداف سیاسی
-
politics 2
سیاسیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مجموعۀ آنچه با سیاست سروکار دارد
-
rural politics
سیاسیات روستاگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نهضتی سیاسی برای حفظ شیوه و محیط زندگی روستایی اروپا که در واکنش به سلطۀ شهرنشینان و تصمیمات آنها در عرصۀ سیاسی به وجود آمد
-
votebank politics
سیاسیات سبد رأی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ایجاد و حفظ سبد رأی ازطریق تفرقهافکنی
-
practical politics
سیاسیات عوامپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سیاسیات مبتنی بر رفتار ناصادقانۀ سیاستمداران با مردم ازطریق بهرهگیری از تعصبها و حساسیتهای آنها