کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pocket edition پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bark pocket
کَبَرۀ درخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زائدۀ پوستی، گاه همراه با گره، که در حین رشد درخت تشکیل میشود
-
door pocket
جیبِ در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظهای بر روی در خودرو که از آن برای گذاشتن اشیای موردنیاز سرنشین استفاده میکنند
-
pocket track
خط میانی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط اضافهای که برای افزایش ظرفیت عبور در یک مسیر دوخطه، در میان دو خط ساخته میشود
-
band 2, pocket
لایگان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مجموعهای از چند لایه که بر استوانهای فلزی (drum) بر روی هم قرار میگیرند و جزء سازندۀ مَنجید تایر هستند
-
fork lift pocket
نیام شاخک افرازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از روزنههایی که در زیر بدنۀ بارگُنج تعبیه میشود تا شاخکهای افرازۀ شاخکی در درون آنها فرورود و از این طریق امکان جابهجایی بارگُنجها فراهم شود
-
anchor pocket, anchor recess
نیام لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرورفتگی در قسمت سینۀ کشتی برای اینکه لنگر بیشانه در آن جای گیرد و هیچ قسمتی از آن بهصورت زائده از بدنۀ کشتی بیرون نزند
-
bag barker, pocket barker
پوستکَن کیسهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی پوستکن مکانیکی شامل محفظهای با دیوارههای متحرک که در نتیجۀ اصطکاک آنها با درخت پوست از ساقه جدا میشود
-
pocket rot, peck
پوسیدگی حفرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هرنوع پوسیدگی موضعی چوب در سطوح کوچک که معمولاً به شکل حفرههایی گرد یا عدسمانند است
-
pool, pocket billiards, pool billiards
گویمیزک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] گونهای گویمیز که با گوی و چوب روی میزی مشابه میز گویمیز، اما کوچکتر از آن، بازی میشود
-
pocket computer, hand-held computer, palmtop computer
رایانۀ جیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانهای کوچک و قابلِحمل در ابعادی که میتوان آن را با یک دست نگه داشت و با دست دیگر از آن استفاده کرد یا در جیب گذاشت