کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
planned پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stowage plan, cargo plan
نقشۀ بارچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که محل استقرار بار در انبارها و بخشهای دیگر کشتی را نشان میدهد
-
family planning program, family planning
برنامۀ تنظیم خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] اقداماتی که به زوجها در پیشگیری از بارداریهای ناخواسته و فاصلهگذاری بین حاملگیها و تعیین تعداد فرزندان خانواده کمک میکند
-
body plan
نقشۀ بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که تمامی خطوط بدنۀ کشتی و ارتفاع و خط آب و مانند آنها را نشان میدهد
-
docking plan
نقشۀ حوضنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقشۀ جزئیات بخش زیرین ناو که از آن برای نشاندن ناو بر روی خرک در حوضچۀ خشک و دسترسی به حفاظهای سونار (sonar domes) و ورودیهای بدنۀ ناو استفاده میشود
-
bay plan
جانمای بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که محل استقرار بارگُنجها را با استفاده از سه مؤلفۀ بند و ردیف و طبقه نشان میدهد
-
menu planning
تنظیم صورتغذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تهیۀ صورتغذاهای خاص برای مناسبتهای ویژه و همچنین کاربرد روزانه و عادی متـ . تنظیم منو
-
acceptance plan
برنامۀ پذیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستورالعملی معین برای انجام فعالیتهایی در پشتیبانی از الزامات پذیرش مسیر
-
verification plan
برنامۀ درستیسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بخشی از برنامۀ اجرایی (implementation plan) که روالهای اثبات درستی عملکرد را توصیف میکند
-
nutrition planning
برنامهریزی تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] طراحی روشهایی که دسترسی مناسب و کافی افراد جامعه را به مواد غذایی سالم امکانپذیر میسازد
-
language planning
برنامهریزی زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هرگونه کوشش آگاهانه و نظاممند دولت یا نهادهای صلاحیتدار در اتخاذ سیاست زبانی
-
scenario planning
برنامهریزی فرانامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] برنامهریزی براساس تدوین نماهای باورپذیری از آیندههای ممکن با توجه به تأثیرات محیطی بنیادین و پیشرانهای متغیری از عدم قطعیت
-
scope planning
برنامهریزی گستره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] تهیۀ برنامۀ مدیریت گسترۀ پروژه
-
sampling plan
برنامۀ نمونهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برنامۀ نمونهگیری به همراه روش برآورد پارامتر مورد نظر جامعه
-
planning fallacy
دُژانگاری برنامهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] خطایی شناختی در دستکم انگاشتن سود یا زیان یا مخاطرات یک فعالیت یا زمان موردنیاز برای تکمیل آن
-
prestowage plan
پیشنقشۀ بارچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که متصدیان پیش از شروع بارچینی به کارگران بارچینی میدهند