کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pitching wedge پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pitch 3
گام 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مقدار پیشروی ملخ در یک دور کامل، اگر سُرش صفر باشد
-
pitch 1
تاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکت زاویهایِ هواگَرد حول محور عرضی
-
pitch 2
زیروبمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مشخصهای مربوط به آواشناسی شنیداری که از ترکیب مختصات تواتر و دامنۀ ارتعاش تارهای صوتی به وجود آید
-
pitch accent
تکیۀ زیروبمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحد سازندۀ آهنگ جمله
-
pitch class
ردۀ نغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ نغمههای همنام یا مترادف
-
collective pitch, collective stick, collective-pitch lever
گامجمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از فرمانهای پرواز بالگَرد که بهطور همزمان زاویۀ گام تیغههای ملخ را تغییر میدهد
-
pitch 4, tone 4
نغمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هر صوتی با زیروبمی مشخص
-
cyclic pitch control
فرمان هدایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرمانی که بهکمک آن خلبان برای حرکت بالگَرد به طرفین و عقب و جلو میتواند گام هریک از پرههای چرخانه را جداگانه تغییر دهد
-
feathering angle, feathering pitch
زاویۀ پرّهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] زاویهبندی پرّه در ملخ بیحرکت که در آن گشتاور نیروی بادچرخی نزدیک به صفر است
-
longitudinal stability, pitching stability
پایداری طولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] قابلیت هواگَرد در بازگشت خودکار به پرواز تراز (level flight) پس از اوجگیری یا شیرجه
-
controllable pitch propeller, CPP,variable pitch propeller, VPP,controlled propeller,variable propeller,reversible propeller,feathering screw propeller, feathering screw
پروانۀ گاممتغیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که گام آن با تغییر زاویۀ تیغهها تغییر میکند
-
high-conductive copper, electrolytic tough-pitch copper, high-conductivity copper
مس بیشرسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی مس پالایششده با درجۀ خلوص تجاری بالا و ناخالصی کمتر از ppm 50 که درنتیجه رسانندگی آن بالاتر از صد است