کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pipe vine پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
intake pipe, induction pipe
لولۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] لولهای که جریان هوای ورودی به موتور را از صافی هوا به چندراهۀ هوا هدایت میکند
-
exhaust pipe
لولۀ اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] لولهای که چندراهۀ دود یا چندراهۀ لولهای دود را به منبع/ انبارۀ اگزوز وصل میکند
-
brake pipe
لولۀ ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لولۀ سراسری هوا که تجهیزات ترمزی قطار را به هم متصل میکند
-
Pipe Nebula
سحابی پیپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی تاریکی در صورت فلکی حوا که به شکل پیپ دیده میشود
-
single pipe brake, single-pipe system
ترمز تکلوله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که در آن فقط از یک خط لولۀ سراسری هوا استفاده میشود
-
dual pipe brake, twin-pipe system
ترمز دولوله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمز در کل مجموعۀ قطار که علاوه بر خط لولۀ سراسری هوا یک خط لولۀ هوای فشرده را نیز شامل میشود
-
main air reservoir pipe
لولۀ مخزن اصلی هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لولۀ هوایی متصل به مخزن اصلی که براساس سامانۀ کشش تحت فشار ده بار، برابر با یک مگاپاسکال، عمل میکند و از آن برای مصارف مختلف استفاده میشود
-
ballast suction pipe
لولۀ مَکِش ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لولهای برای پروخالی کردن آب از مخازن ترازۀ شناور
-
through-pipe vehicle
واگن شیربسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی بدون تجهیزات ترمز که فقط شامل لولۀ ترمز اصلی و گاه انبار اصلی هوا برای ترمز واگنهای بعدی است
-
pipe-stem dating
تاریخگذاری دستهچپقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی روش تاریخگذاری برای برآورد قدمت مجموعههای فرهنگی امریکای دورۀ مستعمراتی بر پایۀ تفاوت موجود در اندازۀ قطر سوراخ دستههای سفالین چپقهای رایج در این دوره
-
sparger, perforated pipe distributor
حبابساز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] نوعی ابزار پخشکن، بهصورت لولهای با سوراخهایی در فواصل معین، که در خشککنهای پاششی و تماسدهندههای مایعـ بخار و ستونهای پاشنده از آن استفاده میشود تا بخار را در مایع توزیع کند
-
mooring pipe, hawser port
درگاه مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قطعۀ ریختگی سوراخداری که بر روی بارو (bulwark) پرچ یا جوش داده میشود و طنابهای مهار را از داخل سوراخ آن میگذرانند
-
hawse pipe, hawsehole
دالان زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دالان شیبداری که در سینۀ کشتی قرار دارد و محل عبور زنجیر لنگر است
-
end-of-line treatment, end-of-pipe treatment
تصفیۀ آخر خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] روشی برای تصفیه که در آن کل فاضلاب مناطق مختلف یکجا جمعآوری و به تصفیهخانه منتقل میشود
-
hawse pipe cover, hawse buckler, hawse flap
درپوش دالان زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ورقهای که بر روی دالان زنجیر قرار میگیرد و از ورود آب دریا به آن جلوگیری میکند