کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
photon-counting detectors پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
photon
فوتون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک، فیزیک] کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی که ذرهای بدون جرم سکون و بار الکتریکی است
-
photonics
فوتونیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] شاخهای از علم که به گسیل و عبور و تقویت و ثبت نور بهوسیلۀ ابزار نوری میپردازد
-
photonic
فوتونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] مربوط به علم فوتونیک
-
count
شمار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تعداد کل رویدادهای یونشی ثبتشده در بازۀ زمانی معین در آشکارساز هستهای
-
background count
شمار زمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میزان پرتوزایی ناشی از چشمههایی غیر از چشمۀ مورد اندازهگیری
-
coincidence counting
شمارش همفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] روشی برای شمارش ذرات که در آن تابشهای ناخواسته یا زمینه را با استفاده از فرود همزمان ذرات بر روی دو آشکارساز، محدود یا حذف کنند
-
count data
دادههای شمارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] دادههای حاصل از شمارش فراوانی وقوع پیشامدهای تصادفی
-
counted vote
رأی شمارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی مثبت یا منفی که رأیدهنده آشکارا در حضور دیگران اعلام میکند
-
count noun, countable noun
اسم شمارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اسمی دال بر پدیدۀ قابلشمارشی که جمع بسته میشود
-
antral follicle count
شمار انبانکهای حفرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] شمار انبانکهای حفرهای هر دو تخمدان
-
counting-rate meter, rate meter
شمارآهنگسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری که آهنگ تَپهای ثبتشده در شمارگر تابش را نشان میدهد
-
colony forming unit counting method
روش شمارش واحد پَرگَنهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] هریک از دو روش شمارش ریزاندامگانها که در آنها با توجه به نوع اندامگان، شمارش یا برحسب مقدار کل یاختهها یا برحسب یاختههای زنده صورت میگیرد
-
mass noun, non-count noun, uncountable noun
اسم ناشمارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اسمی دال بر پدیدۀ غیرقابلشمارشی که معمولاً جمع بسته نمیشود