کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
photographic emulsion پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
photographic barograph
فشارنگار تصویری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج جیوهای که به گونهای تنظیم شده است که مکان سطح هلالی بالا یا پایین ستون جیوه را به روش عکاسی میسنجد
-
photographic magnitude
قدر عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر ستاره که به کمک صفحههای عکاسی اندازهگیری میشود
-
photographic archives
آرشیو عکس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مجموعهای از عکسها که فرد یا سازمان خاصی تولید یا دریافت کرده است و به دلیل ارزش پایدار و اطلاعاتی که در بر دارد نگهداری میشود
-
photographic intelligence
اطلاعات عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهاطلاعات حاصل از تفسیر عکس که برای بهرهبرداری اطلاعاتی طبقهبندی و ارزشیابی میشود
-
photographic survey
برداشت عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که با استفاده از عکسهای هوایی یا زمینی انجام میشود
-
photographic image
تصویر عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویر تشکیلشده بر روی عکس
-
photograph, photo
عکس 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نمایشی از اشیا که براثر تابش امواج الکترومغناطیسی بر لایۀ حساسی مثل برومور نقره حاصل شود
-
panoramic photograph
عکس سراسرنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زنجیرهای از عکسهای بههمپیوسته
-
still photograph
عکس صحنۀ فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عکس صحنههای مختلف و نماهای یک فیلم
-
vertical photograph
عکس قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که در هنگام تهیۀ آن، محور دوربین بیش از 3 تا 5 درجه از امتداد قائم انحراف نداشته باشد
-
oblique photograph
عکس مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که در هنگام تهیۀ آن، محور دوربین بیش از 5 درجه از امتداد قائم انحراف داشته باشد
-
photographic zenith tube
تصویربردار سمتالرأسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی تلسکوپ سمتالرأسی که آینۀ اصلی آن جیوۀ مایع درحالدوران است و در آن برای دنبال کردن و تصویر برداشتن از یک ستاره، مکان صفحۀ تصویربرداری را جابهجا میکنند
-
high-oblique photograph
عکس بسیار مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکس مایلی که افق در آن دیده میشود
-
low-oblique photograph
عکس کمی مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که انحراف مرکز آن در جهت طولی و عرضی نسبت به نقطۀ پاسو حداکثر 10 درجه باشد
-
stills photographer/ still photographer, still man, still cameraman
عکاس فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که مسئول عکسبرداری از مراحل مختلف تهیۀ فیلم و نماهای انتخابی آن است