کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
periodization پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
periodization
دورهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای گاهنگاری نسبی که در آن زیردورههای مختلف براساس تفسیر شاخصههای لایهنگاشتی و گونهشناختی آنها تعیین میشوند
-
واژههای مشابه
-
regular period, normal period
جملۀ متعارف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] جملهای که عبارات آن طول زمانی یکسان دارد متـ . جملۀ متقارن symmetric period
-
rolling period, period of roll
دورۀ غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدتزمانی برحسب ثانیه که یک شناور از یک پهلو به پهلوی دیگر غلت میخورد
-
classical period/ classic period
دورۀ کلاسیک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورۀ اوج فرهنگ یا تمدن در هر جامعۀ باستانی
-
periodic comet, short-period comet
دنبالهدار دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دنبالهداری که در مداری بیضیشکل به دور خورشید میگردد و دورۀ تناوب آن معمولاً کمتر از دویست سال است
-
periodic group
گروه دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی که مرتبۀ هر عضو آن متناهی باشد
-
conversion period
مدت تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدتزمانی که طول میکشد تا یک نظام جنگل به نظام دیگر تبدیل شود که ممکن است یک دوره به طول بینجامد
-
periodic word
واژۀ دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
short period
وضعیت کوتاهدوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] حالتی که در آن حرکت طولی هواگرد با نوسانهای کوتاهمدت همراه است متـ . کوتاهدوره
-
period interface
میانای دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میانایی که مجموع میاناهای بینلایهای یک دوره را از دورۀ بعد مشخص میکند
-
asymmetric period
جملۀ غیرمتقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] جملهای که عبارات آن طول زمانی یکسان نداشته باشد
-
symmetric period
جملۀ متقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← جملۀ متعارف
-
modulating period
جملۀ مقامگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] جملهای که عبارت آخر آن در مایهای متفاوت خاتمه مییابد
-
burning period
زمان بیشفعالی حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بخشی از شبانهروز که حریق در فعالترین وضعیت خود است