کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
performant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
performance practice, performing practice
دانش اجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دانش و قراردادهایی که نوازنده را قادر به اجرا میکند
-
performance marks
نشانۀ اجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از واژهها و صورتهای اختصاری و نمادهایی که در کنار نگارشِ دیرشِ زیروبمی در نُتنویسی درج میشوند و به جنبههایی از اجرا اشاره دارند
-
performance marks
نشانههای اجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کلمات و اختصارات و نمادهایی که به نتنویسی نغمات اضافه میشوند و به جنبههای مختلف اجرا مربوطاند
-
performance art
نمایش اجرامحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نمایشی متمایز از نمایش مبتنیبرمتن که به ارائه و اجرا بیش از بازنمایی گرایش دارد و از گونههای هنری دیگری چون فیلم و اسلاید و عکس و تصویر و موسیقی بهره میگیرد
-
field performance
کارایی فرودگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] میزان کارایی هواگَرد در هنگام نشستوبرخاست در اوضاع گوناگون جوّی و اقلیمی مندرج در گواهینامهای خاص
-
degraded performance
کارایی کاهیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] قابلیت کاهشیافتۀ هواگَرد براثر عیوب درونی مانند خستگی پیکر و فرسودگی اجزای موتور
-
performance 2
کنش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← کنش زبانی
-
linguistic performance
کنش زبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بهکارگیری قواعد توانش زبانی درگفتار یا نوشتار یا زبان اشاره متـ . کنش 2 performance 2
-
performance 1
عملکرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. رفتار موجود زنده در برابر تکلیفی خاص 2. فعالیت یا مجموعهپاسخهایی که به نتیجۀ مؤثر در محیط منجر شود
-
high-performance tyre, maximum performance tyre, ultra-high-performance tyre
تایر کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری که در مقایسه با تایرهای معمولی توانایی بیشتری در فرمانگیری و چنگزنی (gripping) به جاده و هدایتپذیری، بهخصوص در سرعتهای بالا دارد
-
cost performance baseline
مبنای هزینهکرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بودجهای برای تعیین اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه از راه مقایسۀ هزینۀ واقعی با بودجۀ مصوب
-
actual cost of work performed
هزینۀ واقعی کار انجامشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد، مدیریت-مدیریت پروژه] ← هزینۀ واقعی
-
high performance liquid chromatography
سَوانگاری مایعی کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی سوانگاری مایعی که در آن فاز مایع بهآسانی تغییر میکند و در قدرت تفکیک و زمان تجزیه اثر میگذارد
-
cost performance index, CPI
شاخص عملکرد هزینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] معیار تعیین کارایی هزینههای پروژه
-
schedule performance index, SPI 1
شاخص عملکرد زمانبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] معیار کارایی برنامۀ زمانبندی که نسبتی است از ارزش عملکردی بر ارزش برنامهای