کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
percussion section پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
centre of percussion
مرکز کوبش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای از جسم که براثر ضربۀ وارد بر جسم در نقطهای دیگر، جسم حول آن میچرخد
-
percussion instruments
سازهای کوبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازهایی، غالباً از پوستصداها یا خودصداها، که در آنها با ضربه زدن یا کوبیدن مستقیم بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
-
percussion idiophones
خودصداهای بَرکوبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از خودصداها که در آنها برای تولید صدا بر عامل مرتعششونده ضربه وارد میکنند
-
percussion vessels, vessels
کاسات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از خودصداها که دارای یک یا چند ظرف سفالی یا فلزیِ عمدتاً کاسهای یا کوزهایشکل هستند
-
percussion welding, PEW
جوشکاری ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن گرمای لحظهای ازطریق قوس متمرکز بین سطوح جوشدادنی ایجاد میشود و سطوح بیدرنگ با ضربه به هم کوبیده میشوند