کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pegged-down پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tuning peg
گوشی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قسمتی از ساز در اغلب زهصداها که برای تنظیم کوک زهها به کار برده میشود
-
pegging up
میخکوبی مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرار دادن میخهای چوبی به تناسب شیب مسیر با استفاده از ترازیاب و چوبۀ ترازیابی
-
down-converter, down translator
فروگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بسامدی را به بسامد پایینتر تبدیل میکند
-
flatting down, rubbing down
سابیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کشیدن کاغذ سنبادۀ نرم خشک یا تر بر سطح مادۀ پوششی خشک برای نرم و صاف کردن سطح
-
down arrow key, down arrow
کلید پایینبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت پایین میشود متـ . پایینبَر
-
velocity push-down, push-down
فروراند سرعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جابهجایی ظاهری و روبهپایین رویدادهای بازتابی به سبب وجود مناطقی با سرعت کم در لایههای سطحیتر
-
Pegasus, Peg, Winged Horse
فَرَس اعظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] هفتمین صورت فلکی بزرگ در نیمکرۀ شمالی آسمان که به شکل اسبی بالدار تصور میشود
-
peg-leg multiple
چندبارۀ چوبپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بازتاب چندبارهای که مسیر انتشار آن به سبب بازتابهای پیدرپی در لایههای نازک، متقارن نیست
-
dredging down
لنگرکشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی شناوری که لنگر آن در بستر دریا کشیده میشود و سر شناور رو به باد یا جریان آب است
-
felting down
نمدسابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایند سابیدن سطح فیلم (film) خشک مادۀ پوششی با یک تکه نمد یا جسم مشابه که مخلوطی از ذرات بسیار ریز یک سایا (abrasive) و آب یا مایعی دیگر است
-
lag down
کُندرشدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روند آهستۀ رشد بهنحویکه کودک در مدتزمانی طولانیتر از معمول رشد خود را کامل کند
-
down quark
کوارک پایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی با بار الکتریکی eو1/3ـ و مؤلفه ایزوسپین 1/2و اسپین 1/2 و عدد باریونی 1/3
-
down-bow
کمانهکشی راست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] در نواختن سازهای زهیِ کمانهای، حرکت کمانه از پاشنه به سمت نوک
-
down calver
گاو پابهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] گاوی که زایمان آن نزدیک است
-
drift-down
فرورَوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] کاهش برنامهریزیشدۀ ارتفاع هواگَرد