کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
parking lot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
park
مانَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محفظهای توری برای نگهداری بچههای کوچک
-
fringe parking, peripheral parking
توقفگاه جنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] توقفگاهی که مستقیماً در حاشیۀ منطقۀ تجاری مرکزی شهر واقع شده و رانندگان میتوانند خودروهای سواری خود را در آن بگذارند و بقیۀ مسیر را ازطریق وسایل نقلیۀ عمومی طی کنند
-
parking turnover
کارکرد توقفگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نسبت تعداد وسایل نقلیۀ متوقفشده در مدت و محدودۀ معین به تعداد کل محلهای توقف در آن محدوده
-
caravan park
کاروانگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای استقرار کاروانکها
-
remote parking
توقفگاه دوردست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تسهیلاتی توقفگاهی که فاصلۀ آن از مرکز فعالیت بیش از آن است که بتوان پیاده طی کرد و با وسایل نقلیۀ خطی به مرکز فعالیت متصل میشود
-
valet parking
بخش خدمات ماشینپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخشی در مهمانخانه/ هتل یا غذاخوری/ رستوران که مسئول مراقبت از خودروِ مهمانان و جابهجا کردن آنهاست متـ . خدمات ماشینپایی
-
parking brake
ترمز توقفگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] یکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد
-
park and ride
پیاده ـ سوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] توقفگاه بزرگ و پایانهای که افراد میتوانند خودروِ خود را در آنجا متوقف کنند و با وسیلۀ نقلیۀ عمومی به نقاط مختلف شهر بروند و مجدداً به همان محل برگردند
-
parking supply
ظرفیت توقفگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد محلهای توقف در یک محدوده یا محل معین
-
amusement park, fun fair
شهربازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محوطهای غالباً باز با انواع سرگرمیها، مانند چرخوفلک و اتاق تیراندازی
-
park and ride station
ایستگاه پیادهسوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ایستگاه پارکسوار
-
game reserve, game park, game sanctuary
امانگاه شکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محلی که فقط در برابر شکار کردن محافظت میشود