کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
paddle-box پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
boxing, boxe (fr.)
مشتزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن یک ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه کند
-
box girder, box beam
تیر جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که مقطع آن بهصورت مربع ساخته شود
-
archival box, archives box
جعبۀ آرشیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] جعبهای از مقوای محکم اسیدزداییشده با لبههای فلزی برای ذخیرۀ بلندمدت مواد آرشیوی
-
wing box, torsion box
جعبهبال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخش اصلی سازۀ بال یا سطوح دُم که از تیرکهای حامل پیشین و پسین و پوستههای زبرین و زیرین تشکیل میشود
-
boxing out, box out
سد نوگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، تلاش یک بازیکن برای قرار گرفتن بین حریف و سبد بهمنظور نوگیری و جلوگیری از انجام این کار توسط حریف
-
Thai boxing
مشتزنی تایلندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← پامشت
-
box zithers
مَعازف جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از مَعازف که محمل زههای آنها به شکل جعبه است متـ . زیترهای جعبهای
-
box furnace
کورۀ اتاقکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای جعبهایشکل که بدنهها در آن پخته میشوند
-
bag-in-box
کیسهدرجعبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستهبندی که در آن مادۀ غذایی را درون کیسه میریزند و درزگیری میکنند و سپس کیسه را در درون جعبه قرار میدهند
-
flower box
گُلشَنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] گلدان بزرگ جعبهمانند
-
morphological box
جدول ریختشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] در تحلیل ریختشناسی، ابزاری برای بررسی منطقی پرسشها و پاسخها و ساماندهی آنها در قالب یک ماتریس
-
tool box
جعبهابزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی، قطعات و اجزای خودرو] جعبه یا محفظهای برای قرار دادن ابزارها
-
capacitance box
جعبهخازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهای از خازنها و کلیدها که برای تنظیم ظرفیت در مدار به کار میرود
-
sound box
جعبۀ صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] محفظهای در اغلب زهصداها که موجب تقویت و انتقال صدای حاصل از زهها به محیط اطراف میشود
-
resistance box
جعبهمقاومت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزارهای آزمایشگاهی که برای همبندی مقاومتها به صورتهای گوناگون به کار برده میشود تا مقدار مقاومت بهصورت پلکانی تغییر کند