کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
packing needle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pack ice, ice pack
یختود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تمام دریایخ، بهجز یخ بسته، که ممکن است بهطور قابل ملاحظهای جابهجا و دچار دگرشکلی شود
-
packed tower, packed column
برج آکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] برج مخصوص جذب یا جداسازی مواد، که برای افزایش سطح تماس، با ذرات ریزی پر میشود و در آن مایعِ درحالریزش و شارۀ بالارونده در مجاورت هم قرار میگیرند
-
open packing
گشادهچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهطوریکه چیدمان آنها حداکثر تخلخل را در بین کرهها داشته باشد
-
fire pack
کولۀ اطفا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کولهای یکنفره حاوی ابزار و وسایل اطفای حریق در جنگل
-
close packing
تنگچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهنحویکه چیدمان آنها حداقل تخلخل بین کرهها را داشته باشد
-
edible pack
بستهبندی خوردنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پوشش در بستهبندی مواد غذایی که قابل خوردن است
-
gas packing
بستهبندی گازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستهبندی که در آن بسته را با یک گاز خاص پر میکنند
-
skin pack
بستۀ پوستپیازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته حاصل فرایند بستهبندی پوستپیازی
-
flat pack
بستۀ تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بستۀ درزبندیشده و خالیازهوا به شکل مسطح و پهن
-
bubble pack
بستۀ حبابدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته که در آن مواد را با ورقۀ پلاستیکی پلیاتیلنی دارای حبابهای کوچک پرازهوا میپوشانند
-
vacuum pack
بستۀ خلئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته حاصل فرایند بستهبندی خلئی
-
rigid pack
بستۀ سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته حاصل فرایند بستهبندی سخت
-
packing 1
باربندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بستن بارها بهصورت ایمن
-
open pack ice
یختود باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یختودی با تختهیخهای بهندرت بههمچسبیده که 50 تا 80 درصد سطح آب را پوشانده است
-
close pack ice
یختود بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یختودی با تختهیخهای غالباً بههمچسبیده که 70 تا 80 درصد سطح آب را پوشانده است