کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
order Picariae پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
partial order, ordering, order relation
ترتیب جزئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رابطهای دوتایی میان اعضای یک مجموعه که بازتابی و پادمتقارن و ترایا باشد
-
change order, variation order
دستور تغییر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] دستور کتبی تغییر کار به پیمانکار مطابق با مفاد پیشبینیشده در پیمان
-
social order
نظم اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] وضعیتی اجتماعی حاصل به جا آوردن مجموعهای از ضوابط و قوانین و سازوکارها و عرفهای اجتماعی که باعث انسجام جامعه و هماهنگی میان کنشگران اجتماعی (social actors) میشود
-
prepolitical order
نظم پیشاسیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظمی که پیش از شکلگیری نهادهای سیاسی وجود دارد و ممکن است بعد از آنها هم دوام یابد
-
bond order
مرتبۀ پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان چگالی الکترون در یک پیوند در مقایسه با پیوند یگانه
-
birth order
مرتبۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوبت یک تولد در زنجیرۀ زایمانهای یک مادر
-
order of reaction
مرتبۀ واکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] توانی که براساس آن تأثیر غلظتها در معادلۀ ریاضی سرعت نشان داده میشود و بر مبنای آن تغییر سرعت واکنش با غلظت واکنشدهندهها در یک دمای مشخص مرتبط است
-
order statistic
آمارۀ ترتیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] وقتی در یک نمونۀ تصادفی از متغیری تصادفی مقدارهای متغیر به ترتیب افزایشی مرتب شوند، هریک از آنها یک آمارۀ ترتیبی است
-
stowage order
پذیرشنامۀ بارچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] برگهای که شرکت حملکننده یا مالک کشتی برای اعلام پذیرش و اجازۀ بارچینی کالایی خاص صادر میکند
-
order parameter
پارامتر نظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی فیزیکی برای توصیف گذار فاز
-
inductive order
ترتیب استقرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ترتیبی در یک مجموعه که در آن هر زیرمجموعۀ ناتهی دستکم یک عضو کمین دارد
-
author order
ترتیب پدیدآورمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تنظیم مواد کتابخانهای یا شناسههای (entries) مربوط به آنها براساس ترتیب الفبایی نام پدیدآوران
-
linear order
ترتیب خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ترتیبی مانند < بر مجموعۀ با این ویژگی که بهازای هرa وb درs فقط یکی از گزارههایa < b،a = b یا B < aدرست باشد متـ . ترتیب کلی total order
-
total order
ترتیب کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← ترتیب خطی
-
word-order
ترتیب واژهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نحوۀ قرار گرفتن و توالی واژهها در جملات زبان