کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
optical transfer function پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
optics
اپتیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] علم مربوط به منشأ و ماهیت و قوانین نور متـ . نورشناسی
-
optic
اجزای نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] مجموعهای از قطعات نوری هر سامانه مانند عدسی و منشور و آینه
-
optical effects, opticals
جلوههای اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژهای که با استفاده از چاپگر نوری/ اپتیکی و معمولاً برای ایجاد جلوههای انتقالی مورد استفاده قرار میگیرد
-
optical path, optical distance, optical length
راه اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] حاصلضرب ضریب شکست در فاصلهای که پرتوِ نور در محیط طی میکند متـ . راه نوری
-
optical-to-optical interface device, OTTO
قطعۀ واسط اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ابزاری که تصویر ناهمدوس را تبدیل به شیء همدوس کند متـ . قطعۀ واسط نوری
-
optical axis
محور اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] خطی فرضی در هر سامانۀ اپتیکی که از مرکز انحنای سطوح میگذرد
-
optic axis
محور نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] امتدادی در محیطهای دوشکستی که در آن سرعت پرتوهای عادی و غیرعادی یکسان است
-
fiber optics
نورشناسی تارها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از نورشناسی/ اپتیک که در آن نشانک/ سیگنالها و تصویرهایی که بهوسیلۀ تارهای نازک شیشهای یا پلاستیکی انتقال مییابند، مورد بررسی قرار میگیرند متـ . اپتیک تارها
-
atmospheric optics
نورشناسی جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مطالعۀ ویژگیهای نوری جوّ و پدیدههای نوری ناشی از هواویز و پدیدههای هوایی متـ . اپتیک جوّ
-
meteorological optics
نورشناسی هواشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخشی از نورشناسی جوّ که به مطالعۀ گردههایی (patterns) میپردازد که با چشم غیرمسلح قابل رؤیت است متـ . اپتیک هواشناختی
-
optical hygrometer
نمسنج نورشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← نمسنج طیفی
-
optically active
فعال نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادهای که میتواند صفحۀ نورقطبیدۀ مسطح را به راست یا چپ بچرخاند
-
optical quenching
فرونشانی اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] کاهش شدت رخشانی تابش با تابش طولِموج بلند مرئی یا فروسرخ متـ . فرونشانی نوری
-
optical rectification
یکسوسازی اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] اثر ناشی از برهمکنش یک یا چند میدان الکترومغناطیسی در محیط غیرخطی که به برقراری میدان غیرنوسانی انجامد متـ . یکسوسازی نوری
-
optical theorem
قضیۀ اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی در نظریۀ پراکندگی موج که دامنۀ پیشپراکندگی را با مقطع مؤثر کل مرتبط میکند