کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
opposite پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
opposite
متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگآذینی با دو برگ یا ساختاری دیگر در هر گره که در دو طرف ساقه یا محور مرکزی قرار دارند
-
واژههای مشابه
-
opposition
گروه مخالف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] افراد یا گروه یا جبهۀ مخالف با سیاست دولت
-
magnitude at opposition
قدر در مقابله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر یکی از اجرام منظومۀ شمسی در هنگام مقابله (opposition)
-
opposite tide
کِشَند مقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فراکِشَندی که در نقطهای، دقیقاً مـقــابـل یـک کـِشَـنـد مـسـتـقـیـمِ (direct tide) درحالوقوع در سوی دیگر زمین، روی میدهد
-
opposite leaves
برگهای متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] دو برگ در یک گروه که روبهروی هم قرار دارند
-
oppositional defiant disorder
اختلال نافرمانی مقابلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اختلالی رفتاری در دوران کودکی که کودک مبتلا به آن رفتارهای متمرّدانه یا ناسازگار یا خصمانه در برابر منابع اقتدار نشان میدهد
-
stage right, house left, opposite prompt side, OP 2
راستِ صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] قسمتی از صحنه که در طرف راست بازیگر قرار دارد و از دید تماشاگر طرف چپ صحنه محسوب میشود