کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ola پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
flexion
خمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] عمل خم کردن یا وضعیتی که در آن یک اندام خمیده است
-
واژههای مشابه
-
bending
خَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] انحنا یافتن عضو سازه براثر فشار
-
bending test
آزمایش خَمِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] آزمایش سنجش مقاومت مواد در برابر خم شدن، تا قبل از پاره شدن، یا نیروی لازم برای خم کردن با زاویۀ معین
-
dorsifelexion
پسخمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] خمش یا تا کردن بخشی از اندام، از مچ پا یا مچ دست، در جهت معکوس
-
planter flexion
خمش کف پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] خم کردن پا یا انگشتان پا بهسمت پایین
-
جستوجو در متن
-
beam column
تیرستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که خَمش و بار محوری را تحمل میکند
-
bending strength
استحکام خَمِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] مقاومت جسم در آزمایش خمش تا قبل از گسیختن
-
beam 2
تیر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که نقش اصلی آن تحمل خَمش است
-
beam element
جزء تیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] جزئی از یک تیر که کارکرد اصلی آن تحمل خَمش است
-
flexor
خمکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] 1. عامل خمش 2. ماهیچهای که مفصل را خم میکند
-
flexure 2, flexura
خمیدگی 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نتیجۀ خمش؛ بخش تاشدۀ یک ساختار یا عضو
-
simple supported beam
تیر ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که روی دو تکیهگاه ساده قرار گیرد و خَمش و برش را تحمل کند
-
crossed-spring balance
نیروسنج فنرضربدری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنج تونل بادی که مفصلهای آن دو یا چند فنر تخت دارد که بهصورت ضربدری یکدیگر را قطع میکنند و در محورهای معین خمشِ تقریباً بدون اصطکاکی ایجاد میکنند