کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
oceans پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ocean going vessel, ocean going
اقیانوسپیما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی مناسب تردد در اقیانوسها
-
ocean wave
موج دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ] موجی که از عمل باد بر روی سطح آب اقیانوس ایجاد میشود متـ . موج اقیانوس
-
oceanic island
جزیرۀ اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جزیرهای که بر روی کف دریای عمیق قرار دارد و نه بر روی سکوهای قارهای کمعمق
-
oceanic crust
پوستۀ اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] آن بخش از پوستۀ زمین که در زیر حوضۀ اقیانوسی قرار دارد و ضخامت آن پنج تا ده کیلومتر است
-
ocean basin
حوضۀ اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، زمینشناسی، علوم جَوّ] گودی بزرگ روی سطح سنگکرۀ زیر اقیانوس
-
oceanic province
ایالت اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای که عمق آن از 200 متر بیشتر است
-
mid-oceanic ridge
پشتۀ میاناقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رشتهکوهی پیوسته و لرزهخیز به ارتفاع 1 تا 3 و پهنای 1500 کیلومتر، در وسط اقیانوس
-
atmosphere-ocean interaction
برهمکنش جوّـ اقیانوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر برهمکنش بین جوّ و اقیانوس، مانند برهمکنش هواـ دریا، که اثرات بزرگمقیاس را نیز شامل میشود
-
ocean station vessel, OSV
شناور ایستگاه دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شناوری ویژۀ گشتزنی در محدودۀ ایستگاه دریایی که برای اندازهگیریهای جامع هواشناسی از سطح و جوّ فوقانی تجهیز شده است
-
deep-ocean basin
حوضۀ ژرفاقیانوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← حوضۀ ژرفدریا
-
mariculture, ocean farmin
آبزیپروری دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبزیپروری در محیط طبیعی آبزیان، در دریا متـ . دریازیپروری
-
ocean station, marine station
ایستگاه دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ ویژهای از سطح اقیانوس تقریباً به شکل مربع با اضلاع 200 میل دریایی
-
atmosphere-mixed layer ocean model
مدل جوّـ لایۀ آمیختۀ اقیانوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مدلی از سامانۀ جوّ ـ اقیانوس که در آن مدل گردش کلی جوّ با مدل لایۀ آمیختۀ اقیانوس جفت شده است