کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
occupancy rate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
occupation
اشغال 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تسخیر و واپایش یک منطقه با اجرای عملیات نظامی
-
occupational counseling
مشاورۀ کاریابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مشاوره برای انتخاب شغل با توجه به ویژگیهای شخصی افراد و شرایط و خصوصیات شغل مورد نظر
-
runway occupancy
مدت اشغال باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مدتزمانی که یک هواگَرد، برای ورود یا خروج، بر روی باند سپری میکند متـ . اشغال باند
-
vehicle occupancy
میزان اشغال خودرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد سرنشینانی که در مدتی معین سوار یک وسیلۀ نقلیهاند
-
occupation probability
احتمال اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] احتمال قرار گرفتن مجموعهای از ذرات کوانتومی در ترازی با انرژی معین
-
military occupation
اشغال نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن سرزمینی تحت واپایش مؤثر نیروهای مسلح بیگانه است
-
occupational crime
جُرم شغلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] اقدام قابل مجازاتی که با سوءاستفاده از فرصتهای شغلی انجام شده باشد
-
occupancy time
زمان اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] زمانی که از ورود جلوی وسیلۀ نقلیه به محدودۀ شناسایی (detection zone) چراغ هوشمند آغاز میشود و تا خروج انتهای وسیلۀ نقلیه از این محدوده ادامه مییابد
-
area occupancy
ضریب اشغال 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سطحی که در طراحی ایستگاه یا تسهیلات برای هر نفر در نظر میگیرند متـ . ضریب اشغال سطح
-
occupation number
عدد اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تعداد ذراتی که در حالت کوانتومی معینی قرار دارند
-
occupational noise exposure
نوفهگیری شغلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] قرار گرفتن در معرض نوفههای شدید در محیط کار
-
beneficial occupancy,beneficial use
استقرار بهرهبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] در اختیار گرفتن تمام یا بخشی از پروژۀ پایانیافته یا در شرف پایان توسط کارفرما برای بهرهبرداری پیش از پایان پروژه در موعد مقرر
-
occupation level crossing
تقاطع همسطح اختصاصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تقاطع همسطحی که دسترسی به ملک یا عرصۀ اختصاصی را فراهم میکند
-
high occupancy vehicle lane
خط خودروِ چندسرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خط عبور واقع در خیابان یا بزرگراه که خاص تردد خودروهای چندسرنشین است
-
single occupant vehicle, SOV
خودروِ تکسرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که سرنشین آن فقط راننده است