کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
obliqued پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
oblique décalage
ناهمزمانی مورب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کارکرد مقدماتی یک تحول که حاکی از تحول این کارکرد در آینده است
-
oblique lie
قرار مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وضعیتی که در آن محور طولی بدن جنین محور طولی بدن مادر را با زاویۀ 45 درجه قطع میکند
-
oblique joint
درزۀ مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← درزۀ قطری
-
oblique fracture
شکستگی مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن خط شکستگی نسبت به محور طولی استخوان بیش از 30 درجه باشد
-
oblique shock
شوک مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج ضربهای مایل
-
oblique motion
حرکت مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] حرکت یک بخش (part) از دو بخش درحالیکه بخش دیگر ثابت بماند یا تکرار شود
-
oblique photograph
عکس مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که در هنگام تهیۀ آن، محور دوربین بیش از 5 درجه از امتداد قائم انحراف داشته باشد
-
external oblique ridge, external oblique line
برآمدگی مایل خارجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] برآمدگی طولی استخوانی در سطح لُپی فک پایین که از لبۀ قدامی شاخینه (ramus) تا ناحیۀ آسیای سوم امتداد دارد
-
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی موج ضربهای در میان شارش اَبَرصوتی که بین جهت انتشار موج و جهت شارش، زاویه به وجود میآورد متـ . شوک مایل oblique shock
-
skew arch, oblique arch
چَفتۀ کج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که صفحۀ دیوارههای درونی پایههایش بر صفحۀ نمای آن عمود نباشد
-
internal oblique ridge
برآمدگی مایل داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← برآمدگی آسیالامی
-
high-oblique photograph
عکس بسیار مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکس مایلی که افق در آن دیده میشود
-
low-oblique photograph
عکس کمی مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که انحراف مرکز آن در جهت طولی و عرضی نسبت به نقطۀ پاسو حداکثر 10 درجه باشد
-
oblique-slip fault, diagonal-slip fault
گسل اریبلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن لغزش هم در جهت امتداد و هم در جهت شیب رخ داده باشد
-
cross lamination, oblique lamination, diagonal lamination
برگلایگی چلیپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی چینهبندی چلیپایی که ویژگی آن داشتن لایههای چلیپایی با ضخامت کمتر از یک سانتیمتر است