کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
non-self sustaining پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
self
خود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کلیت فرد، شامل همۀ ویژگیهای آگاهانه و ناآگاهانه و جسمی و ذهنی او
-
self assembly/self-assembly
خودگردایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] قابلیت ایجاد ساختارهایی از زیرواحدهای سازندۀ آن بیآنکه منبعی بیرونی اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ ساخت ساختارهای اولیه ارائه دهد
-
self assertion, self assertive
خودابرازگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند تأکید بر نظرات خود و انجام اعمالی که نیازها و حقوق و خواستههای فرد را در مرکز توجه قرار میدهد متـ . ابراز وجود
-
non-sonorant
نارسا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گرفته
-
non-edaphic
غیرخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی موادی که به خاک زراعی مربوط نیستند
-
non-lateral
غیرکناری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] همخوانی که کناری نیست
-
non-contagious
غیرمسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی بیماریای که مسری نیست
-
non-repudiation
سلب انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای ارائۀ شواهدی به فرستنده و گیرندۀ پیام، تا نتوانند ارسال یا دریافت پیام را انکار کنند
-
non-headed
بیهسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی گروه یا واژۀ مرکبی که هسته ندارد
-
non-response
بیپاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] بیپاسخ ماندن همه یا برخی از سؤالهای پرسشنامه
-
self work
اثر خویشمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آثاری مانند زندگینامۀ خودنوشت و یادداشتهای روزانه و سفرنامه که موضوع آن شرح زندگی پدیدآور باشد
-
self-pollinated
خودگردهافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گل یا گیاهی که گردهافشانی آن در خود گیاه صورت میپذیرد
-
self-pollination
خودگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
-
self-care
خودمراقبتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مراقبتهای فردی یا پزشکیای که خود بیمار با راهنمایی ارائهکنندگان مراقبتهای سلامت انجام میدهد
-
self-centralizer
خودمرکزیساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرگروه H از یک گروه G که با مرکزیساز خود برابر است