کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
near-blind پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
blinding 2, blinding asking
کورسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روشی که با استفاده از آن حداقل یکی از گروههای مربوط به پژوهش، مانند مطالعهشونده، پژوهشگر، تحلیلگر آماری، متوجه نشود که در کدام بازوی مطالعه قرار دارد
-
vertical blinds, window blind
پرداویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی پردۀ عمودی بهصورت نوارهای باریک متعدد * 1) معادل "پرداویز" از ادغام دو واژه "پرده" و "آویز" ساخته شده است. 2) این معادل در برابر لفظ "لووردراپه" ساخته شده است.
-
blind landing
نشست کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست هواگَرد سرنشیندار در وضعیتی که خدمۀ پرواز قادر به مشاهدۀ نشانههای دیداری بیرون نیستند
-
blind spot
نقطۀ کور 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← صفحۀ بینایی
-
blind sector
قطاع کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از صفحۀ رادار که بهدلیل وجود مانعی بر سر راه امواج رادار، بهصورت سایه مشخص میشود و اهداف موردنظر در آن دیده نمیشوند
-
blinding 1
کورسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] روشی درخدماترسانی که در آن ارائهدهندۀ خدمات از درونداد یا برونداد واقعی بیخبر است
-
blind zone
منطقۀ کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، علوم نظامی] منطقهای که در آن نشانکها/ سیگنالها یا پژواک را نمیتوان دریافت کرد
-
blind shrinkage
تنجش کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] ← تنجش داخلی
-
blind watermarking
تهنقشگذاری کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی تهنقشگذاری که در آن آشکارسازی تهنقش میتواند بدون نیاز به نشانک پوششی (cover signal) انجام شود
-
blind zone
زون کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لایهای که موج شکست مرزی آن اولین رسید نیست
-
blind drainage
زهکشی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← زهکشی بسته
-
blind pointing
سودهی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] سودهی تلسکوپ در آسمان با ابزارهای هدایتکننده و بدون مشاهدۀ مستقیم آسمان
-
blinded message
ییام کورساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] پیامی که فرد بدون اطلاع از محتوای آن و بنا به درخواست یک متقاضی، آن را امضا میکند متـ . پیام کور
-
blind cultivation
خاکورزی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن علفهای هرز پس از کاشت بذر و قبل از سبز شدن آن با استفاده از وسایل کشاورزی
-
blind signature
امضای کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی امضای رقمی که در آن امضاکننده بدون اطلاع از محتوای پیام اقدام به امضای آن میکند