کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
navigated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
navigate
ناویدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] گشتن در جهانْوب با دنبال کردن مسیرهای اَبَرمتنی از سندی به سند دیگر در رایانههای مختلف
-
navigation subsidy, navigation bounty
یارانۀ کشتیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یارانهای که دولتها به آن دسته از شرکتهای کشتیرانی پرداخت میکنند که کشتیهایشان با پرچم آن کشورها تردد میکنند
-
navigational limits
محدودیتهای ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محدودیتهای جغرافیایی که در مسیر تردد یک کشتی ممکن است وجود داشته باشد
-
navigation risks
مخاطرات ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خطراتی که ممکن است برای یک شناور در هنگام ناوبری در دریا به وجود آید
-
navigator 1
ناوبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] افسر یا فرد مجربی که مسئولیت ناوبری را بر عهده دارد
-
navigation 2
ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] علم و مهارت هدایت و واپایی وسایل نقلیه اعم از دریایی و هوایی و ریلی و درونشهری و جادهای
-
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن از انواع ابزارهای الکترونیکی استفاده میکنند
-
survey navigation
ناوبَری برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ناوبَری هوایی که بخشی از فرایند برداشت هوایی است
-
inshore navigation
ناوبری پیشساحلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در فاصلۀ نسبتاً نزدیک به خط ساحلی انجام میشود
-
radio navigation
ناوبری رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن از امواج رادیویی برای هدایت شناور استفاده میکنند
-
coastal navigation
ناوبری ساحلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از ناوبری که در آن ساحل در یک طرف مسیر ناوبری و دریای آزاد در طرف دیگر آن قرار دارد
-
terrestrial navigation
ناوبری سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن از نشانهها و عوارضی که بر سطح زمین قرار دارد برای تعیین موقعیت شناور استفاده میکنند
-
grid navigation
ناوبری شبکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری در مناطق قطبی که در آن از مختصات خطوط شبکهبندیشده به جای طول و عرض جغرافیایی که عملاً دیگر کارایی ندارند استفاده میکنند
-
inertial navigation
ناوبری لختایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری برآوردی که در آن با استفاده از شتابسنج و رایانه و فنون دوپلر مسافت طیشده و جهت را از نقطۀ مبدأ محاسبه و تعیین میکنند
-
hyperbolic navigation
ناوبری هُذلولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یافتن خط یا خطوط مکانی که مطابق با هذلولی یا هذلولیهای مرتبط با زنجیرۀ دو یا چند ایستگاه رادیویی باشند