کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
nasalizing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
nasal
خیشومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آوایی که در ادای آن مجرای گفتار در نقطهای مسدود گردد، ولی عبور هوا به خارج بدون برخورد با هیچ مانعی از راه بینی انجام شود
-
nasality
خیشومی بودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وضعیت یا کیفیت یک آوا که در هنگام تولید آن بهطور همزمان بخشی از هوا از خیشوم و بخش دیگر از دهان خارج شود
-
nasalization
خیشومی شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایندی آوایی که در طی آن بهطور همزمان بخشی از هوا از خیشوم و بخش دیگر از دهان خارج شود متـ . خیشومیشدگی
-
nasalized
خیشومیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی آن دسته از واکهها که در تولید آنها بهطور همزمان بخشی از هوا از دهان و بخشی از خیشوم خارج شود
-
nasal cavity
حفرۀ خیشوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محفظهای در پشت حفرههای بینی که تا حفرۀ دهان امتداد دارد و در هنگام پایین آمدن ملاز، جریان هوا از آن عبور میکند و به تولید آواهای خیشومی یا خیشومیشده منجر میشود متـ . خیشوم
-
nasal region, regio nasalis
ناحیۀ بینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای شامل بینی و اطراف آن
-
sniff/ sniffing, insufflations, nasal insufflation
مصرف انفیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مصرف مادۀ اعتیادآور از راه بالا کشیدن آن از بینی و تماس مستقیم با مخاط بینی متـ . مصرف مشامی