کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
muscle memory پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
striated muscle, striped muscle
ماهیچۀ مخطط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای ارادی که تارهای آن با خطوط عرضی قطع شده باشد
-
smooth muscle, unstriated muscle, nonstriated muscle, smooth involuntary muscle
ماهیچۀ صاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بافت ماهیچهای غیرمخطط که انقباض آن غیرارادی است
-
voluntary muscle
ماهیچۀ ارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی است
-
skletal muscle
ماهیچۀ اسکلتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای مخططی که به اسکلت متصل است
-
muscle fiber
ماهیچهتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از یاختههای ماهیچۀ اسکلتی یا ماهیچۀ قلب
-
involuntary muscle
ماهیچۀ غیرارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی نیست
-
cardiac muscle
ماهیچۀ قلب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ماهیچهای که بخش اعظم قلب را تشکیل میدهد و تنها ماهیچه مخطط غیرارادی بدن است
-
ciliary muscle, musculus ciliare
ماهیچۀ مژگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] یکی از سه بخش جسم مژگانی که با انقباض آن انحنای عدسی چشم تغییر میکند
-
myofibril, muscle fibril,sarcostyle, myofibrilla
ماهیچهتارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از رشتههای بسیار باریکی که بهصورت موازی با محور ماهیچهتار قرار دارند و با چشم غیرمسلح، به کمک برخی اسیدهای آشکارساز، دیده میشوند
-
myotome 1, myomere, muscle plate
صفحۀ ماهیچهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بخشی از تَنپار که ماهیچههای مخطط را به وجود میآورد
-
broiler meat, chicken meat 2, broiler muscles
گوشت مرغ گوشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که از مرغ گوشتی به دست میآید