کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
moving-coil galvanometer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
coil
پیچه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] چند دور سیم پیچیدهشده که برای ایجاد خاصیت القایی در مدارهای الکتریکی به کار رود
-
coil coating
کلافپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کشیدن پوشش بر سطح کلاف و پختن آن در کوره، چنانکه کلاف در آغاز این عملیات باز و در پایان جمع شود
-
cryogenic coil
زمپیچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پیچهای که برای کاهش مقاومت الکتریکیاش آن را تا دماهای بسیار پایین سرد میکنند
-
induction coil
پیچۀ القا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مبدل افزایندۀ ولتاژ بالا که میتواند جریان مستقیم را به جریان متناوب تبدیل کند
-
balance coil
پیچۀ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیملولهای با هستۀ آهنی و پیچهای قابلتنظیم برای تبدیل مدار دوسیمی به مدار سهسیمی
-
rig move
جابهجایی دکل نفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حرکت دکل نفتی یا سکوی حفاری از نقطهای به نقطۀ دیگر
-
moving block
سیرگاه متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سیرگاهی که طول آن برابر است با طول قطار بهعلاوۀ دو فاصلۀ ایمنی در دو انتها که همراه با قطار جابهجا میشود
-
moving ramp
شیببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پیادهروِ متحرک شیبدار
-
moving cluster
خوشۀ متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] یک خوشۀ ستارهای باز که فاصلۀ آن ازطریق مشاهدۀ حرکت خاصۀ ستارههای آن قابل محاسبه است
-
moving-cluster parallax
اختلافمنظر خوشهمتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] فاصلۀ ستارۀ داخلی یک خوشۀ باز که با روش خوشهمتحرک به دست میآید
-
moving target indicator
تحرکنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] راداری که تنها هدفهای متحرک را آشکار میکند
-
sequential move game
بازی حرکتدنبالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] هریک از بازیهایی که در آنها بازیگران یکی پس از دیگری حرکت میکنند و درنتیجه بازیگرانی که دیرتر وارد بازی میشوند، در مقایسه با بازیگران پیش از خود، اطلاعات بیشتری دارند
-
simultaneous move game
بازی حرکتهمزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی بازی که در آن هر بازیگر بدون آگاهی از کنش دیگران دست به یک کنش مشخص میزند
-
moving-cluster method
روش خوشهمتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] روشی برای تعیین فاصلۀ هر ستاره از یک خوشۀ باز با شناخت سرعت خـطی خـوشه و حـرکت خاص کلی (total proper motion) آن
-
Moving Picture Experts Group, Motion Picture Experts Group, MPEG
نماوادیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از استانداردهای سازمان جهانی استاندارد و اتحادیۀ جهانی مخابرات برای فشردهسازی اصوات و تصاویر متحرک متـ . نماوا