کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
mouse پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mouse
موشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل شود و با حرکت دادن آن بتوان مکاننما را بر روی صفحۀ نمایش جابهجا کرد و با دکمههای آن به سامانه فرمانهایی داد
-
واژههای مشابه
-
mousing hook
قلاب ضامندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قلابی که به ضامنی فلزی مجهز است و کار دهانهبند را انجام میدهد
-
mouse pad
زیرموشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحهای که موشی رایانه بر روی آن حرکت داده شود
-
mousing 1
دهانهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سیم یا طنابی که در دهانهبندی از آن برای جلوگیری از رها شدن بار از قلاب استفاده میشود
-
mousing 2
دهانهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همبندی که در آن با یک رشته سیم یا طناب نازک سر قلاب را به بدنۀ آن میبندند تا از درآمدن ناخواستۀ آویز از قلاب در حین کار یا جابهجایی جلوگیری شود