کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
mountain alder پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
relict mountain, mountain of circumdenudation, remainder mountain
کوه بازمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کوهی متشکل از سنگهای مقاوم که پس از فرسایش سنگهای نامقاوم اطراف باقی مانده است
-
mountain breeze
نسیم کوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← باد فرودرّه
-
mountainous terrain
کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جادهای که شیب آن بین هفت تا بیست درصد متغیر باشد
-
mountain sickness
کوهگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] حالتی ناشی از کمبود اکسیژن در ارتفاعات کوهستان
-
mountain guide
کوهیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فرد واجد شرایطی که گردشگران را در مناطق کوهستانی هدایت و همراهی میکند
-
mountain tundra
توندرای کوهستانی، سرددشت کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← توندرای آلپی
-
mountain refuge
پناهگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامتگاهی دورافتاده واقع در ناحیهای کوهستانی که مجموعهای از تسهیلات را در اختیار گردشگران قرار میدهد
-
table mountain
تختکوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کوهی با قلۀ مسطح
-
mountain tundra
سرددشت کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← توندرای آلپی
-
mountain resort
تفریحگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شهرکی با امکانات تفریحی، واقع در مناطق کوهستانی
-
mountain observation
دیدبانی کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مجموعهای از اندازهگیریهای لحظهای وضع هوا که در یک مکان کوهستانی انجام و ثبت میشود
-
mountain station
ایستگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه مرتفعی بر روی قله یا در نزدیکی آن که دیدبانی در آنجا تقریباً همانند دیدبانی شرایط هوای آزاد در آن تراز است
-
mountain waves
امواج کوهستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] موج گرانی جوّی که با عبور شارش هوای پایدار از روی مانع کوهستانی تشکیل میشود
-
mountain wind
باد کوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد گرماواداشتۀ (thermally forced) شبانه که از کوه براثر سرمایش شیبهای کوه میوزد و شامل باد فرودرّه و باد فروشیب است
-
Mensa, Men, Table Mountain
کوهمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کوچک و کمنوری نزدیک به قطب جنوب آسمان که نام آن از کوه میزمانندی در حاشیۀ کیپتاون در افریقای جنوبی گرفته شده است