کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
monitoring پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
monitor
پایشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاهی برای پاییدن و مشاهدۀ فعالیتها در سامانۀ پردازشی بهمنظور تحلیلهای بعدی [مهندسی مخابرات] شخص یا سامانۀ ناظر بر محیط یا صحنه یا دستگاه
-
monitor 3
نمایشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحۀ نمایش رایانه
-
monitoring 2
پایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] نظارت بر محیط یا صحنه یا دستگاه ازطریق نمایشگر
-
election monitoring
پایش انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مشاهدۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و مداخله در آن درصورت وقوع تخلف
-
nutrition monitoring
پایش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نظارت بر تغییر شاخصهای کلیدی وضعیت تغذیه در یک جمعیت و توصیف آنها برای شناسایی نیازهای موجود در جهت تدوین برنامهها و سیاستهای مداخلۀ تغذیهای
-
threat monitoring
پایش تهدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] واکاوی و ارزیابی و بررسی سوابق ممیزی و سایر اطلاعاتی که برای یافتن رویدادهای ناقض امنیت سامانهها گردآوری میشوند
-
radar monitoring
پایش راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از انواع خدمات راداری ارائهدهندۀ اطلاعات و توصیۀ لازم درصورت انحراف جدی هواگرد از رد سیر (track) مشخصشده و تداخل احتمالی شدآمد یا تقرب به کمک دستگاه از نقطۀ شروع تقرب نهایی بهسمت باند
-
growth monitoring
پایش رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روشی برای برآورد رشد مناسب کودکان که درعینحال تأثیر تغذیه و بیماریها را نشان میدهد
-
technology monitoring
پایش فنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] شناسایی و ارزیابی پیشرفتهای فنّاورانه برای حفظ جایگاه رقابتی
-
election monitor
پایشگر انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرد یا سازمان بیطرف داخلی یا خارجی که مشاهدۀ فرایند انتخابات را بر عهده دارد و درصورت وقوع تخلف مداخله میکند
-
monitoring 1
پایشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل پاییدن و مشاهدۀ فعالیتها در سامانۀ پردازشی بهمنظور تحلیلهای بعدی
-
cloud monitoring
پایشگری اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند آگاه شدن از وضعیت برنامههای کاربردی و زیرساخت اَبر که معمولاً مجموعهدادههایی ناهمبسته از آن به دست میآید
-
radiation monitoring
پایشگری تابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اندازهگیری مداوم یا دورهای مقدار تابش موجود در محیطی معین
-
self-monitoring
خودپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] فنی رفتاری ـ شناختی که در آن فرد با تأمل بر رفتار خود از آن گزارش تهیه میکند
-
automatic train monitoring, ATM2
سامانۀ پایش خودکار قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زیرسامانهای برای پایش خدمترسانی قطار بهکمک توصیفگرهای قطار (train describers)، جمعآوری اطلاعات مربوط به میزان اشغال بودن مدار خط ازطریق نشانکهای ثبت رادیویی دادهها