کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
modifiableness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
modified starch
نشاستۀ اصلاحشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که برای بهبود عملکرد آن بهعنوان یکی از اجزای مادۀ غذایی ازطریق واکنشهای شیمیایی در آن تغییر پدید آمده باشد
-
modified aircraft
هواگَرد بهینهشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که برای ارتقای کیفی بهینهسازی شده است
-
network modifier
دگرگونساز شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] هریک از اکسیدهایی که از اجزای اصلی تشکیلدهندۀ شیشه نیستند
-
herbicide modifier
بهبوددهندۀ علفکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی برای بهبود اثر علفکُش
-
modified diet
رژیم تعدیلیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که در آن مقدار یک یا چند مادۀ مغذی را با مقاصد درمانی تغییر میدهند
-
modified whey
آبپنیر تغییریافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محصولی که با کاهش املاح معدنی و لاکتوز از آبپنیر به دست میآید
-
modified-release, MR, modified release formulation
دگررهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] خصوصیت برخی ترکیبات دارویی که سرعت یا محل آزاد شدن آنها و محل قرار گرفتنشان در بدن متغیر واپایش شده است
-
acid modified starch
نشاستۀ اسیداصلاحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که با استفاده از اسید رقیق اصلاح شده است
-
modified atmosphere packaging
بستهبندی با جوّ اصلاحشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستهبندی که در آن جوّ درون بسته با تغییر دادن نسبت گازهای اکسیژن و نیتروژن و کربندیاکسید اصلاح شده است اختـ . بجا MAP 1
-
bread improver, bread modifier
بهبوددهندۀ نان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی افزودنی غذایی که باعث بهبود بافت و رنگ نان و تعویق بیاتی آن میشود
-
genetically modified food, GMF
غذای تغییریافتۀ ژنتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذای بهدستآمده از موجوداتی که توالی ژنهای آنها اصلاح شده است متـ . غذای تراژنی transgenic food غذای مهندسیشدۀ ژنتیکی genetically engineered food
-
modified atmosphere storage, MA 1
انبار با جوّ اصلاحشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انبار مواد غذایی در محفظهای که جوّ آن با تغییر دادن نسبت گازهای اکسیژن و نیتروژن و کربندیاکسید اصلاح شده است
-
half board, demi-pension, Modified American Plane
تعرفۀ نیمهکامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعرفۀ اتاق با در نظر گرفتن قیمت صبحانه و ناهار یا شام متـ . نیمهکامل