کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
maximum پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
maximum
بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بزرگترین مقدار در مجموعهای از مقادیر، در صورت وجود متـ . ماکسیمم * مصوب فرهنگستان اول
-
واژههای مشابه
-
maximum stay
حداکثر اقامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] طولانیترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دستاندرکاران گردشگری تعیین کردهاند
-
maximum thermometer
دماسنج بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج که بیشترین مقدار دما را در بازۀ زمانی معین نشان میدهد
-
maximum temperature
دمای بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین
-
maximum masking
پوشش بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] بالاترین تراز پوشش مورد استفاده در شنواییسنجی قبل از وقوع پوشش دگرسو
-
maximum load section
قطعۀ پُرازدحام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قطعهای از خط بین دو ایستگاه که دارای بیشترین حجم مسافر و مبنایی برای تعیین ظرفیت خط است
-
maximum-phase wavelet
موجک بیشینهفاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجک دونمونهای [a,b] هرگاه |b|>|a| باشد
-
maximum modulus principle
اصل بیشینۀ قدر مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] اصلی که براساس آن قدر مطلق تابع تحلیلی بر یک حوزه نمیتواند به مقدار بیشینۀ خود در آن حوزه برسد
-
maximum technical speed
حداکثر سرعت فنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بیشترین سرعت حرکت یک وسیلۀ حملونقل عمومی در شرایط جوّی عادی، بر روی خط مستقیمِ بدون شیب
-
maximum number of travellers
حد مجاز مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] حداکثر مسافر مجاز که در پیشنهادها و قراردادهای مسافرتی قید میشود
-
daily maximum temperature
دمای بیشینۀ روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشینۀ دما در بازۀ زمانی 24 ساعت پیوسته
-
annual maximum temperature
دمای بیشینۀ سالانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشینۀ دما در بازۀ زمانی یک سال پیوسته
-
absolute maximum temperature
دمای بیشینۀ مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشینۀ دما در دورۀ آماری
-
absolute monthly maximum temperature
دمای بیشینۀ مطلق ماهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بالاترین دمای بیشینۀ روزانه یک ماه تقویمی در دورۀ مشخص چندینساله