کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
material body پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
materialism
مادهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] در تاریخ و جامعهشناسی، بهویژه پس از انتشار نظریات مارکس، اشارهای است نه به یک نظام فراگیر جهانی بلکه به روشی که رفتارهای اجتماعی را بر پایۀ روابط و ساختارهای مادّی مانند ساختارهای اقتصادی جامعه توضیح میدهد
-
materials/ material, art material
مواد 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] موادی که از آنها در ساخت اثر هنری استفاده میشود
-
virgin materials, primary materials
مواد بکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد پایه در فرایندهای صنعتی که پیشتر از آنها استفاده نشده است
-
glassy materials, noncrystalline materials
مواد شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ، مهندسی مواد و متالورژی] ← مواد اَریخت
-
smart materials, talented materials, intelligent materials
مواد هوشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] موادی با قابلیت حسی و تنظیمی که در برابر تغییرات محیط واکنش پیشبینیشدهای بروز میدهند
-
advanced materials, high tech materials
مواد پیشرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] موادی که براثر بهسازی مواد معمولی یا تولید مهندسیشدۀ مواد نو حاصل میشوند و عموماً کاربری و کارایی و ارزش افزودۀ زیادی دارند
-
pyrophoric material
مادۀ آتشگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] مادۀ جامد یا مایعی که در دمای بالا در معرض هوا خودبهخود آتش میگیرد
-
recycled material
مادۀ بازیافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مادهای که در نتیجۀ بازیافت به دست میآید و در تولید یک محصول به جای مادۀ خام یا اولیه به کار میرود
-
polycrystalline material
مادۀ بسبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← بسبلور
-
purge material
مادۀ پاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای بسپاری که معمولاً وزن مولکولی یا گرانش زیادی دارد و در دماهای فرایند نسبتاً پایدار است و از آن برای پاکسازی استفاده میشود
-
dielectric material
مادۀ دیالکتریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادۀ عایق الکتریکی میان دو صفحۀ خازن متـ . دیالکتریک
-
refractory material
مادۀ دیرگداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] ← دیرگداز
-
bioinert material
مادۀ زیستخنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] مادهای که کمترین پاسخ بافت میزبان را در پی دارد
-
bioactive material
مادۀ زیستفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] مادهای که باعث پاسخ زیستی ویژهای در نتیجۀ برهمکنش با بافت در محل پیوند میشود
-
ferrimagnetic material
مادۀ فِرّیمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای که خاصیت فِرّیمغناطیس دارد