کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
marshal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
marshaller
راهبر زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فردی که خلبان هواگَرد را برای حرکت و توقف در نقطۀ خاصی از توقفگاه یا خط پرواز هدایت میکند
-
marshalling signal
نشانک راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] علائمی که راهبر زمینی با حرکات دست و برای راهنمایی خلبان هواگَردِ درحالحرکت بر روی زمین نشان میدهد
-
marshalling point
نقطۀ راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مکانی در فرودگاه که از آنجا هواگَرد تحت هدایت راهبر قرار میگیرد
-
marshalling yard, shunting yard
تنظیمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محلی در ایستگاه که در آن قطار و بار پذیرفته و ردهبندی میشوند و قطارهای جدید تشکیل و به مقصد مورد نظر اعزام میشوند
-
flat marshalling yard/ flat marshaling yard, flat yard
تنظیمگاه تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] توقفگاه و تنظیمگاهی که خطوط در آن بهصورت همتراز و بدون شیب نصب شده است و خطنوردها را با استفاده از لوکوموتیوهای خاصی در آن حرکت میدهند