کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
manful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
signaller, signal man
علامتبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شخصی که بر عملکرد سامانۀ علامتدهی نظارت دارد و حرکت ایمن قطارها را امکانپذیر میسازد
-
roller fairlead,roller chock, old man, dead man 1
غلتک طناب پایهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی غلتک طناب که بر روی پایه نصب میشود
-
look-out man/ lookout man, look-out 1/ lookout
دیدبان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فردی که دیدبانی بر عهدۀ اوست
-
man portable air defense system
سامانۀ پدافند هوایی همراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهای از سلاحهای دوشپرتاب زمینبههوای هدایتشونده که تهدیدی جدی برای هواپیماهای ارتفاعپایین، بهویژه بالگَردها، محسوب میشود اختـ . ساپۀ همراه
-
one-man tie tongs, tie tongs
ریلبندگیر دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری یکنفره متشکل از دو قلاب لولاشدۀ نوکتیز و دو دسته برای بیرون کشیدن یا جاگذاری ریلبند که هر دو دستۀ آن در دستان یک نفر قرار میگیرد متـ . تراورسگیر دستی
-
man-made feature, culture 1, cultural feature
عارضۀ مصنوعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عارضهای بر روی زمین که به دست انسان ساخته شده است
-
man of war, fighting ship, armed naval ship, warship
ناو جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کشتی جنگی یا کشتی دریایی مسلح و شناورهایی مانند آنها که متعلق به نیروی دریایی است
-
stunt performer, stunt player, stunt man, stunt woman
بدلکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فردی با شباهت ظاهری به بازیگر اصلی که در برخی صحنههای فیلم به جای او بازی میکند
-
stills photographer/ still photographer, still man, still cameraman
عکاس فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که مسئول عکسبرداری از مراحل مختلف تهیۀ فیلم و نماهای انتخابی آن است
-
high rigger, high climber, head rigger, rigger 2, rig-up man
دکلکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فردی که تاج درختان را میبُرد و آنها را با بافۀ مهار میبندد و برای بینهبَری بافهای آماده میکند