کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
manful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
man-to-man, man-for-man, man-on-man
نفربهنفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ویژگی نوعی راهکار دفاعی در ورزشهای تیمی که در آن هر بازیکن باید در برابر بازیکنی معین از تیم مقابل به دفاع بپردازد
-
reference man
مرد مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مردی که ازنظر خصوصیات تشریحی و کاراندامشناختی در حد متوسط باشد
-
man aloft
هشدار دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تابلوی که تعمیرکاران رشتۀ برق و الکترونیک بر روی کنسول دستگاه فرستنده یا رادار نصب میکنند و نشانۀ حضور تعمیرکار بر روی دکل و هشداری برای حفظ سلامت او در برابر تابش امواج الکترومغناطیسی است
-
manned aircraft
هواگَرد باسرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که ترابری و هدایت پرواز آن را نیروی انسانی بر عهده دارد
-
effects man
جلوهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مسئول ساخت و پرداخت انواع جلوهها
-
manned substation
پست باکاروَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی که در محل و بهوسیلۀ کارکنانی که در آن حضور دارند واپایش میشود
-
boom man
بازوبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] متصدی بازوی صدابَر
-
man of the match
بازیکن برتر مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] عنوانی نیمهرسمی که به بازیکنی اختصاص مییابد که در یک بازی مشخص بهترین عملکرد را داشته است متـ . بازیکن برتر، ستارۀ میدان، ستارۀ مسابقه
-
dead man 2
مردهمرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← بینۀ مهار
-
man marking, mark 2
یارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] راهبردی دفاعی که بر پایۀ آن به یکی از بازیکنان تکلیف میشود که برای بیاثر کردن بازیکن حریف در طول بازی شانهبهشانۀ او حرکت کند
-
man-made attractions
جاذبههای انسانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] جاذبههایی که انسان میسازد یا پدید میآورد، مانند پارکهای موضوعی و رویدادهای ویژه از قبیل مسابقات المپیک و نشستها و همایشها و تفریحات و ورزشهای گوناگون
-
permanently manned substation
پست باکاروَر دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی که دائماً بهوسیلۀ کارکنانی که در آن حضور دارند واپایش میشود
-
two-man tie tongs
ریلبندگیر دونفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری دونفره متشکل از دو قلاب لولاشدۀ نوکتیز و دو دسته برای بیرون کشیدن یا جاگذاری ریلبند که هر دستۀ آن در دستان یک نفر قرار میگیرد متـ . تراورسگیر دونفره
-
metropolitan area network, MAN
شبکۀ شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شبکهای که برای یک شهر یا شهرک طراحی شده باشد
-
man-in-the-middle attack
حملۀ فرددرمیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملهای که در آن مهاجم در بین دو طرف یک مسیر امن قرار میگیرد و هر بار خود را به جای یکی از دو طرف معرفی میکند